چکیده:
یکی از راههای فائق آمدن به اثرات نامطلوب رفاهی اطلاعات نامتقارن در شرکتهای
بیمه، طراحی و اعمال قراردادهای سازگار اطلاعاتی است، زیرا وقتی که قراردادها
سازگاری اطلاعاتی نداشته باشند، در این حالت، موضوع انتخاب وارونه پیش میآید که در
پی آن، پرتفوی شرکت بیمه، یک پرتفوی با ریسک بالا خواهد بود که علایم اصلی آن،
افزایش ضریب خسارات و احتمال حوادثاند که ممکن است شرکتهای بیمه را در بلندمدت
متضرر کنند.
در این مقاله، ضمن معرفی و بررسی امکانپذیری قراردادهای بیمة سازگار اطلاعاتی نش،
قراردادهای بیمه شخص ثالث با این رویکرد مورد بررسی قرار گرفته و عدم سازگاری
اطلاعاتی این قراردادها نشان داده شدهاند این قراردادها سازگاری اطلاعاتی نداشته و
امکان طراحی قراردادهای سازگار اطلاعاتی با درنظرگرفتن مشخصههای ریسکی افراد تأیید
شده است. که موجب کاهش احتمال خطر و افزایش نسبت حق بیمة دریافتی به خسارات پرداختی
میشود. ازجملة اینها، انتقال بیمة حوادث شخص ثالث اتومبیل، به بیمة شخص ثالث
راننده است.
طبقهبندی JEL: .G22
One way of solving welfare loss asymmetric information in insurance is to design informationally consistent contracts. When the contracts are not informationally consistent، adverse selection cause the portfolio insurance to be risky، and consequently the probability of accident and loss will be high. In this paper we investigate Iran's insurance companies، based on informaionlly consistent contracts and Jonh Raily (2001) paper. We find that there are some signals that show Iran automobile collusion contracts are not informationally consistent.
خلاصه ماشینی:
"چکیده یکی از راههای فائق آمدن به اثرات نامطلوب رفاهی اطلاعات نامتقارن در شرکتهای بیمه، طراحی و اعمال قراردادهای سازگار اطلاعاتی است، زیرا وقتی که قراردادها سازگاری اطلاعاتی نداشته باشند، در این حالت، موضوع انتخاب وارونه پیش میآید که در پی آن، پرتفوی شرکت بیمه، یک پرتفوی با ریسک بالا خواهد بود که علایم اصلی آن، افزایش ضریب خسارات و احتمال حوادثاند که ممکن است شرکتهای بیمه را در بلندمدت متضرر کنند.
در این بازار شرکتهای بیمه دوست دارند مشتریان خود را از نظر درجة تمایل آنها به ریسک بشناسند، زیرا مشتریانی که ریسک بالا دارند، برای شرکتهای بیمه خوشایند نیستند، مگر اینکه از این افراد حق بیمة بیشتر دریافت شود و چنانچه یک قرارداد بیمه در این بازارها حاکم باشد، افراد کمریسک از آن قرارداد امتناع کرده و لذا پرتفوی شرکت بیمه از افراد پرریسک تشکیل خواهد شد و چون شرکتهای بیمه در این حالت دچار زیان میشوند، مجبورند حق بیمهها را افزایش دهند و همین موضوع، منجر به خروج بخشی دیگر از افراد کم ریسک از بازار میشود و در نهایت، پرتفوی بیمه متشکل از افراد کاملا پرریسک خواهد شد.
در این مقاله، ضمن بررسی حقایق مربوط به بیمة شخص ثالث طی سالهای گذشته، فرضیة عدم سازگاری قراردادهای بیمه، به عنوان یکی از دلایل افزایش احتمال خسارات و کاهش نسبت حق بیمه به خسارات پرداختی، مطرح شد و بررسی تجربی و نظری موضوع نشان داد که عدم سازگاری در قراردادهای بیمه از نظر اطلاعاتی محتمل و یکی از علتهای اصلی حقایق مذکور است و در تحقیقات بعدی، میتوان این نوع قراردادها را طراحی و پیشنهاد کرد."