چکیده:
شناخت هر موضوعی مستلزم تحقیق درباره آن است. تحقیق در هر علمی روش خاص
خود را میطلبد. برای رسیدن به روش مناسب باید مبانی و فلسفه آن علم را بخوبی شناخت.
دانش مدیریت، که امروزه یکی از پیچیدهترین دانشهای بشری تلقی میشود، نیازمند این
است که پس از صد سال تحقیقات انجام شده درباره آن، باید دارای روش تحقیق منسجمی،
مبتنی بر مبانی و فلسفهای روشن باشد. دانشمندان علوم مدیریت، تا کنون این تحقیقات را در
دو پارادایم سنتی اثباتگرایی و نوین پدیدارشناختی دستهبندی کردهاند که هر یک از این دو
دارای مفروضات اساسی، اصول موضوعه، ویژگیها، جنبههای کلیدی خاص خود است که در
این مقاله به ترتیب بررسی شده است. در عین حال به عوامل مؤثر بر مسأله تحقیق، چگونگی
انتخاب طرح تحقیق و پرسشهای مطرح در هر یک از دو دیدگاه، نقش نوع تحقیق در تعیین
هدف، زمینه و روش توجه شده است. در پایان ویژگیهای محققان رشته مدیریت در قالب
جدول قابل ارزشیابی آمده است.
خلاصه ماشینی:
"نمودار 1ـ5: ویژگیهای کیفی محققان شایسته و باصلاحیت (اسمیت، 1996) دانش 1ـ آگاهی از مفروضات مختلف درباره جهان هستی 2ـ آگاهی از روشهای جمعآوری اطلاعات 3ـ آگاهی از طرحهای تحقیق گوناگون 4ـ آگاهی نسبت به موضوع مطالعاتی اصلی 5ـ آگاهی از موضوعات و رشتههای وابسته/جانبی 6ـ آگاهی از شبکههای کلیدی و ارتباطاتی در حوزه تحقیق مورد نظر فرد جمع مهارتها 7ـ توانایی برنامهریزی، سازماندهی در مدیریت زمان خود 8ـ توانایی جستجو در کتابخانهها و دیگر منابع 9ـ توانایی کسب حمایت و همیاری دیگران 10ـ توانایی ساختاردهی و بحث یک مورد بهصورت مکتوب 11ـ توانایی یادگیری از طریق تجربه جمع کیفیتهای شخصی/فردی 12ـ آگاهی نسبت به قوتها، ضعفها و ارزشهای خویشتن 13ـ شفافیت تفکر و اندیشه 14ـ حساسیت نسبت به رخدادها و احساسات 15ـ اثرپذیری عاطفی 16ـ انعطافپذیری 17ـ خلاقیت جمع کل ی) نتیجهگیری در این مقاله فرصت شد تا به برخی از ابعاد مبانی و فلسفه روش تحقیق در مدیریت پرداخته شود.
از سوی دیگر و علوم انسانی مانند روانشناسی، جامعهشناسی از بعد سوم اخذ کرده است، با ترکیبی از این دانشها، دانشمندان رشته مدیریت درصدد اداره جهان بهگونهای مطلوب از طریق تحقیقات بنیادی و کاربردی بودهاند، بنابر این جا دارد در جستجو درباره مبانی و فلسفه آن به پارادایمها، اصول موضوعه و تأثیر هر کدام بر روند تحقیقات و آموزش دانش مدیریت توجه جدی بشود و پرسشهای مطرحشده در هر یک از دو پارادایم اثباتگرایی و پدیدارشناختی مورد بررسی قرار گیرد."