چکیده:
فیلسوفان و منطقیان مسلمان از سه قسم استدلال قیاس، استقرا و تمثیل، قیاس را یقینآور
میدانند. استقرا را نیز با پیوندزدن به قاعده الاتفاقی یقینآور میدانند. اما تمثیل را یقینآور
نمیدانند، هرچند امروزه همین تمثیل غیریقینی در فلسفه علم نقش بهسزایی ایفا میکند. این سه
قسم استدلال در این مقاله با یکدیگر مقایسه شده و به نقاط قوت و احیانا ضعف هرکدام
اشارت رفته است.
خلاصه ماشینی:
"در القای فرضیه به ذهن عالم حایز اهمیت بسیار است؛ مثلا پاستور چون متوجه شد که تخمیر مشروبات الکلی به سبب موجودات ریز جاندار است، از راه تمثیل به این فرض صائب رسید که ممکن است علت بیماریهای عفونی نیز ذرات ریز جانداری باشد.
راه حل منطقدانان ارسطویی مشرب این بود که استقرا را که فاقد حجیت بود، طرد و «تجربه» را، که به تعبیر خواجه نصیرالدین طوسی «مشتمل است بر برهان لمی پوشیده» یا «قیاس خفی»، یقینآور و اطمینان بخش اعلام کنند.
به گفته خواجه نصیرالدین طوسی: گوییم فرق است میان استقرا و تجربه و آن، آن است که تجربه مشتمل است بر برهان لمی پوشیده، به خلاف استقرا و آن آن است که تکرار احساس به تأثیر سقمونیا مقتضی علم باشد به آنکه صدور این فعل از او اتفاقی نیست، چه اتفاقی، نه دائم بود نه اکثری، بل آن را سببی است و سبب نشاید که جسمیت سقمونیا باشد، یا آن چه جاری مجرای آن باشد، و الا همه اجسام همین تأثیر کردندی.
حکمی که از استقرای تام حاصل میشود قطعی و مسلم است، زیرا پس از مشاهده همه جزئیات، راهی برای تشکیک در حکم نسبت به بعضی از آنها باقی نمیماند و نتیجه استقرای تام، نسبت به انواع و اصناف مندرجه در کلی به صورت قضیه منفصله حقیقیه درآمده، قیاس مقسم از آن تشکیل میشود؛ مثلا انواع مختلفی را که مندرج در تحت جنس هستند، همه را مشاهده کرده و آنها را منحصر در حیوان و نبات و جماد مییابیم."