چکیده:
در این مقاله، نخست به دو نکته اشاره شده است: اهمیت مبحث فلسفه اخلاق و اهمیت
سعادت و شقاوت. در اصل مسئله سعادت و شقاوت ابهامی وجود ندارد، زیرا هر انسانی فطرتا
طالب و گریزان از شقاوت است، اما شناخت حقیقت سعادت و شقاوت و عوامل آن، مشکل است و
در این باره نظریههای مختلفی وجود دارد.
مطالب اصلی مقاله در سه مرحله ارائه شده است: مرحله اول به معنای لغوی سعادت و
شقاوت پرداخته؛ مرحله دوم درباره دیدگاه فلاسفه بحث کرده و موضوع بحث را از دیدگاه فلاسفه
بزرگی، مانند ارسطو، ابنسینا و صدرالمتألهین بحث و بررسی کرده است. در مرحله سوم نیز
سعادت و شقاوت از منظر آیات شریفه قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته و نتیجه گرفته شده
است که دیدگاه فلاسفه و آنچه مستفاد از قرآن کریم است، نه تنها با هم منافاتی ندارند، بلکه مکمل
یکدیگرند. بنابراین، مستفاد از همه کلمات این است که حقیقت سعادت قربالیالله است که محل
بروز و ظهور آن در جهان آخرت است و هدف از آفرینش انسان هم رسیدن به آن مقام بلند است
و انبیای الهی و ادیان آسمانی نیز به همین منظور نازل شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"ایشان در کتاب نفیس گوهر مراد بعد از اثبات تجرد نفس ناطقه انسان میگوید: چون روح از بدن مفارقت کرد قائم به ذات خود است، [البته] اگر در علم و عمل به کمال رسیده باشد، همان طور که از بدن مادی و عالم ماده مجرد شده است، از آثار و عوارض عالم ماده نیز مجرد شده در مقابل، آثار عالم مجردات را پیدا میکند و مانند علوم و فضایل حقیقی و ملکات و اخلاق حسنه، در سلک مجردات عقلیه قرار میگیرد و دارای لذات عقلی میشود، چون لذت حقیقی عبارت است از: درک هرچیزی که برای انسان ملایم و سازگار است و آنچه ملایم با روح مجرد انسان است و غذای اوست، امور عقلیه، انوار علمیه و مشاهده ذوات مجرده است که در حسن دلها، چیزی بر پایه آنها نمیرسد، زیرا آنچه را مردم لذت میدانند، مانند شهوات و غضب، در حقیقت، لذت نیست، بلکه دفع الم است، زیرا اگر در هرچیزی از لذایذ مادی تکرار و استمرار صورت بگیرد، باعث ملالت و اذیت انسان میشود.
علامه طباطبائی میگوید: این آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه هرکس که در روز قیامت نزد پروردگارش میآید، یا متصف به شقاوت میشود یا سعادت، اما اینکه این دو صفت به چه وسیلهای برای انسان حاصل میشود و اینکه آیا سعادت و شقاوت ذاتی انسان است یا به اراده ازلی خداست و یا اینکه از راه عمل اختیاری خود انسان کسب میشود و هرکسی خودش مسئولیت سعادت و شقاوت را در دنیا و آخرت دارد، این آیات در مقام بیان آنها نیست، بلکه فقط میتوان گفت، از آنجا که این آیات در سیاق آیاتی است که به عمل صالح و ایمان بهخدا دعوت میکند، دلالت دارد بر اینکه وصول به سعادت برای انسان آسان است، همانطور که در سوره عبس فرموده است: «ثم السبیل یسره»."