خلاصه ماشینی:
به عبارت دیگر باز هم حدود 4/9 میلیون نفر بیسواد باقی خواهند ماند(جدول شماره 12) >2-1بررسی وضع سواد در جمعیت 6 ساله و بیشتر برحسب جنس در سال 1355 جمعیت مردان 6 سال و بیشتر بالغ بر 9/13 میلیون نفر بوده که با احتساب 2/8 میلیون نفر باسواد،شاخص 9/58 درصد باسوادی را آشکار میسازد.
در مقایسه با میزان رشد جمعیت که برابر 4/3 درصد متوسط سالیانه بوده به وضوح میتوان دریافت که کاهش تعداد بیسوادان و افزایش تعداد باسوادان در تغییر شاخصهای باسوادی موثر بوده است.
در حقیقت این سئوال مطرح است که کاهش تعداد بیسوادان و کاهش جمعیت در این گروه سنی تا چه حد بهم مرتبط هستند؟و یا اینکه آیا میزان مرگومیر در کاهش تعداد بیسوادان تا چه حد موثر بوده است؟ مسأله کم شماری جمعیتی در سال 1355 به عنوان توجیهی در این زمینه ارائه شده است لیکن با توجه به آنکه بحث در این باب از چارچوب این گزارش خارج میباشد،از اینرو کاهش تعداد بیسوادان به عنوان رقم واقعی فعالیتهای سواد آموزی در نظر گرفته میشود.
اگر براساس ارقام جدول شماره(5)کاهش تعداد بیسوادان 16 سال و بیشتر سال 65 نسبت به بیسوادان 6 سال وبیشتر سال 55 ناشی از عملکرد فعالیتهای نهضت سواد آموزی بدانیم،در اینصورت مشخص خواهد شد که سهم آموزش و پرورش در افزایش میزان باسوادی جمعیت 6 سال وبیشتر ایران بالغ بر 2/9 میلیون نفر بوده است.
به همین دلیل در جدول شماره(11)میزان باسوادی جمعیت 6 سال و بیشتر با فرض تسریع روند رشد سوادآموزی به نحوی پیشبینی شده است که از کل جمعیت یاد شده(8/57 میلیون نفر)حدود 5/51 میلیون نفر و به عبارتی 1/89 درصد جمعیت باسواد خواهند بود.