خلاصه ماشینی:
"ولی آیا این وضعیت را میتوان به معنای فقدان هرگونه نفوذ و کارکرد بالقوه خانواده بر فرزندان به حساب آورد یا اینکه باید ریشهء از دست رفتن کارکردهای خانواده را در جای دیگر جستجو کرد؟ یک پاسخ به این سؤال،این است که امروزه به دلیل گستردگی علوم در زمینههای گوناگون و از جمله علوم انسانی و تربیتی،تأثیر عوامل خانوادگی،اجتماعی و فرهنگی بر افراد از همان ابتدای تولد بسیار متنوع و پیچیده است.
شک نیست که هرگاه پدر و ماردی،مقدم بر بسیاری امور مهم یا کماهمیت زندگی،برای تربیت فرزندان طرح و برنامهء مشخص و مبتنی بر اصول روانشناسی در تعلیم و تربیت داشته باشند،همچنان از قدرت و نفوذ بسیار بر شخصیت و رفتار کودکان و شکلگیری نگرشهای اساسی آنان در زمینههای اخلاقی، فکری و شخصیتی برخوردار خواهند بود.
3-درگیر کردن سایر اعضای جامعه در فرآیند آموزش:«به منظور زنده،مناسب و موفق نگهداشتن نظام آموزشی،لازم است که افراد جامعه نسبت به آنچه در مدارس میگذارد و ضرورت حمایت از آنها آگاهی داشته باشند.
به منظور زنده،مناسب و موفق نگهداشتن نظام آموزشی،لازم است والدین و جامعه نسبت به آنچه در مدارس میگذرد و ضرورت حمایت از آنها آگاهی داشته باشند."