چکیده:
مباحث نظری در جامعهشناسی همواره به رابطه عقل و تجربه توجه کردهاند. مطالعات دینی
نیز از توجه به این رابطه برکنار نبودهاند. اما در این مطالعات نوعی نگرانی از نتیجه برقراری این
ارتباط به چشم میخورد. کتاب نهجالبلاغه توجه به رابطه عقل و تجربه را در مضامین خود
نشان میدهد. تجربه به ترسیم رابطه بین انسان و خالق از یک سو و انسان و واقعیت از سوی
دیگر میپردازد. قول و فعل امیرالمؤمنین نیز گویای رابطه بین عقل و تجربه است.
توصیه امام به مشورت و گفتگو با دانشمندان و حکیمان استفاده از تجربههای آنان است. از
این ارتباط قواعد تازهای کشف میشوند که آینده پیشرو را روشنتر میسازند.
یکی از مراتب عقل، «خرد علمی» است که همانا «عقل تجربی» میباشد و از «روش
استقراء» سود میجوید.
«درک اجتماعی» به واسطه مسیری حاصل میآید که از عقل تجربی آغاز میشود و از اینجا
است که امام عقل را «حفظ تجربهها» میخواند.
فکر کردن به معنای نشاطی است که انسان را به روی خلق روشها و جذب دادههایی
رهنمون میشود که بین او و واقعیت خارجی روی میدهد. تجربه در ذهن چونان یک موضوع
حاصل میآید که
آن را «علم حصولی» میگوئیم.
با قرب به برخی مقدمات، اصول درک تجربه اجتماعی به دست داده میشود: تأمل،
ارجاع، ارتباط و اختبار (آزمون).
خلاصه ماشینی:
"میان دو دسته نصوصی که در این دو محور [عقل و تجربه] آمدهاند یک روش و شیوه منسجم و هماهنگ فکری وجود دارد که امام علی علیهالسلام به آن اشاره نموده و ما را بر ضرورت استفاده از آن شیوه برای کسب تجربه اجتماعی تأکید نموده تا از یک جهت از خطا و اشتباه او جلوگیری نماید و از سوی دیگر با توسل به آن و توجه به آن انسانها را بیدار سازد.
این وظایف عبارتند از: 1ـ تحلیل: کشف و پیدا نمودن مفاهیم اساسی که در نهجالبلاغه پراکنده هستند، و هر آنچه که ما را در راه رسیدن به یک روش دقیق برای تعریف کردن تجربه تاریخی و اجتماعی و چگونگی داد و ستد انسان با آن و رابطه عقل بشری با همه آنها ما را یاری میکند.
زیرا تعریف و تشخیص تجربه اجتماعی امام علیهالسلام و قراردادن آن در یک چهارچوب منطقی و عقلی بسیار مشکل است، چرا که در لابلای آنها تجربههایی از اعمال و رفتار خود امام علیهالسلام وجود دارد که نمیتوان برای آنها تفسیر عقلی قانع کنندهای پیدا کرد، به این معنا که بتوان از آنها یک روش منطقی کشف کرد و بوسیله آن تجربههای اجتماعی را فهمید، مثل این جملهها: «این شگفت آور نیست که معاویه انسانهای جفاکار پست را فرامیخواند و آنها بدون انتظار کمک و بخشش از او پیروی میکنند [ولی] من شما را برای یاری حق فرامیخوانم ـ در حالیکه شما تنها بازماندگان اسلام و یادگار مسلمانان پیشین میباشید ـ و به شما وعده کمک و هدیه هم میدهم ولی شما از دور و بر من پراکنده شده و درباره من دچاراختلاف میشوید..."