خلاصه ماشینی:
"اگر خانوادهای یکی یا تعداد بیشتری از اینشرائط را داشته باشد بدونشک تربیت و پرورش کودک دچار اختلال خواهد شد و احساس محرومیت در سنین اول زندگی ممکن است موجبات ناراحتیهای فرد را دورههای بعدی فراهم سازد بطوریکه فرد جهت جبران آن خودآگاه باعمال نامناسبی اقدام نماید.
گاهی اوقات این قصور و مسامحه در امر پرورش جسمی کودک است که در نتیجه کودک دچار بیماریهای مختلف،ضعیف شدید بدنی،سوءتغذیه و عوارض ناشیاز آن و عدم رعایت بهداشت میگردد درحالیکه ممکن است از نظر روانی و عاطفی کودک با والدین خود دارای مناسبات بسیار سالمیباشد و بهیچوجه احساس کمبود محبت نکند.
غیراز آنچه گفته شد عوامل خارجی و اقتصادی که در امر بیتوجهی والدین نسبت بکودکان خود نقش مؤثری را بازی مینمایند عبارتند از: خانواده،محرومیت فرهنگی،زیاد بودن تعداد افراد خانواده،کار کردن مادر بطور تماموقت و دور بودن او از فرزندان هنگامیکه بوجود او احساس نیاز شدید میشود و غیره.
صدها سال پیش عارف بلندپایه ما مولوی گفته است که: ذات نایافته از هستیبخش کی تواند که شود هستیبخش پدر و مادریکه خود فاقد استقلال و بلوغ هستند و در دوران گذشته زندگی از کمبود محبت و احساس محرومیت در رنج بودهاند چگونه میتوانند با کودکان خود مناسبات اصیل عاطفی برقرار سازند و آنان را جهت تشکیل خانوادههای سالمی یاری دهند؟ مداخله کردن دیگران را هم نباید با عرضه کردن کمک بهنگام نیاز والدین جوان اشتباه کرد."