چکیده:
علایق و پیوندهای تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی و جمعیتی میان دو ملت اردن و فلسطین و تمایل دولتمردان اسراییل، فلسطین و اردن در امور مختلف، باعث تقویت این فرضیه شده که دولت آینده فلسطینی، در قالب یک اتحادیه کنفدرالی با کشور اردن شکل خواهد گرفت.اما در این میان سوالات متعددی مطرح است از جمله اینکه آیا کنفدراسیون اردنی- فلسطینی یک انتخاب حیاتی، ضروری و قابل تحقق است؟ سازماندهی این کنفدراسیون چگونه خواهد بود؟ آوارگان فلسطینی در این شرایط چه وضعیتی خواهند یافت؟ پاسخ به این سوالات شرط اساسی پرداختن به فرضیهتشکیل کنفدراسیون اردنی- فلسطینی خواهد بود.در این نوشتار این سوال که آیا موضوع مذکور یک طرح اسراییلی است یا عربی- فلسطینی و اجرای آن، امتیازات را به نفعاسراییل جمع آوری میکند یا به نفع اعراب یا هر دو، طرح و پاسخهای محتمل آن مورد ارزیابی قرار میگیرد.فرضیه این مقاله آن است که تا قبل از پایان مذاکرات نهایی و تشکیل دولت مستقل فلسطین، ایجاد یک کنفدراسیون بین اردن و دولت خودگردان فلسطینی، امتیازات را به سود اسراییل جمع خواهد کرد و همین نابرابری امتیازات، امکان عملی شدن و در صورت تحقق، ثبات آن را مشکل میسزد.
خلاصه ماشینی:
"(33) به همین دلیل بوده است که هنگامی که عرفات تصمیم داشت در 4 ماه می سال 1999 (تاریخ مقرر برای پایان مذاکرات نهایی بر طبق قرارداد اسلو) تشکیل دولت مستقل فلسطین را اعلام کند، نتانیاهو نخستوزیر وقت اسراییل واکنش سریع و تندی را از خود نشان داد اعلام کرد: در صورت بروز چنین حالتی اسراییل حق مسلم خود میداند تا قوانین خود را در مناطق آزاد شده فلسطینی مجدد به طور کامل اعمال کند و آنها را اشغال کرده، سپس ضمیمه خود کند.
اما به هر حال بخشی از مشکلات موجود را کاهش میدهدحزب کارگر اسراییل، که استراتژی اصلی آن خارج نمودن کامل اسراییل از انزوای عربی- اسلامی و مبدل نمودن این کشور به قلب اقتصادی خاورمیانه از طریق پیشبرد روند صلح و تبدیل قاعده بازی از بعد قدرت نظامی به بعد قدرت اقتصادی و دانش فنی است،(40) تصور می کند، در شرایط تشکیل یک کنفدراسیون اردنی- فلسطینی زودرس با غلبه حاکمیت خاندان هاشمی در آن، آسانتر میتواند مساله فلسطین را فیصله داده، استراتژی خود را پیاده کند.
در پاسخ به این مساله دلایل زیر را میتوان ذکر نمود:1) هویت و کیان فلسطینی در محافل بینالمللی، حتی از سوی اسراییل، به رسمیت شناخته شده است و فلسطینیان و مجامع بینالمللی این را نمیپذیرند که رسم سرزمین فلسطین تحت قیمومیت اسراییل قرار گیرد2) در حالت فدرالی، خطر تهدید حاکمیت اردنی توسط فلسطینیان و تشکیل یک حکومت قوی فلسطینی، بیشتر از حالت کنفدرالی است و این چیزی است که نه اردن آن را میپذیرد و نه اسراییل میتواند مایل به انجام آن باشدحالت کنفدرالی و غیرکامل مورد نظر حزب کارگر، علاوه بر داشتن مزایای مخصوص خود برای اسراییل که قبل به آنها اشاره شد، دو مانع فوقالذکر را کمتر در درون خود نهفته دارد."