خلاصه ماشینی:
"من حتی پا را از این هم فراتر میگذارم و اگر شما دلایل قبلی را پذیرفته باشید،میگویم کار بزرگ فردوسی،برگرداندن آفرینشگرانهء روایات دهقانها و موبدها و کتابهای نثر و حماسههای ایرانی به زبان منظوم شاعرانهء حماسی شاهنامه است.
شما،چند نمایشنامه با دکتر بهزاد قادری ترجمه کردید،چه انگیزههایی باعث شد که دو نفری یک نمایشنامه را ترجمه کنید؟در واقع برای ما بفرمایید حسن ترجمهء دونفره چیست؟ من در اوایل دههء شصت،ده سال پس از گرفتن نخستین لیسانسم،دوباره به دانشگاه برگشتم و اینبار برای گذراندن دورهء لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی.
اینقدر این امر مهم است که برنارد شاو میگوید:«نمایشنامههای ایبسن را با بینش سنتی،نمیتوان اجرا کرد»یا مینویسد: «اگر تخمین تالما را بپذیریم که هنرمند تئاتر برای رسیدن به کمال باید هجده سال کارورزی کند،آن وقت جرئت نمیکنیم که نقشهای ایبسن را به بازیگران خودمان بدهیم.
مثلا در این نمایشنامه شخص بیسوادی به اسم بایلی در زندان،همسلول تورو میشود و به او میگوید «موندهم واسهم دادگاه بگیرن!»ویراستار آن را به این شکل عوض کرده بود که«منتظرم برایم وقت دادگاه تعیین کنند»خب،حالا کلام یکی درست است.
چگونه به این نتیجه برسیم که به اصل نزدیک است؟آیا باید مترجم آلمانیزبان،ترجمه کند یا این روش هم درست است؟ ترجمه از زبان اصلی،با رعایت ویژگیهایی که برای مترجم برشمردم،بهتر است.
به همین دلیل ترجمههای مختلف توصیه میشود و شرطش این است که طرف اینکاره باشد و شما احساس کنید که کار متفاوتی کرده است،وگرنه رونویسی مترجمهای دیگران و احیانا تغییر بعضی کلمات و اصطلاحات هنر نیست و کاری ندارد."