خلاصه ماشینی:
"*ریشههای پیوند دین و نمایش در تاریخ باید دید آنگاه که انسان هنوز گامهای چندانی برنداشته بود و مسیرهای تاریخی متفاوت به او فرمهای گوناگون نبخشیده بود،دین و تئاتر بر اساس درک طبیعی و نه چندان شکل گرفتهء انسان چه معنی و چگونه ارتباطی با یکدیگر داشتند؟ بنا به قول عام و مشهور فرهنگشناسان،انسان با مطرح کردن سؤال،پا به مسیر فرهنگی شدن گذاشت.
چرا و چگونه انسان میفهمد؟ ریشهء تفکر،شناخت و علاقهء انسان به طلب دانش در چیست؟ رشد رو به افزایش اندیشه و عمل انسان چه تأثیری بر جریان تکامل هستی دارد؟ چگونه انسان قابلیت تفسیر پدیدهها به خیر و شر را یافته است؟ چرا انسان استعداد انجام خوبی و بدی را داراست؟ چگونه انسان میتواند فراتر از اقتضائات طبیعی ارگانیسم وجود خود عمل بکند؟ فرجام این موجود مختار بین انجام نیکی و بدی چیست؟ معیار قضاوت در کار انسان کدام است؟ در نهایت کدام قاضی به انسان حکم میدهد؟ چگونه میتوان ضرورتها و غیر ضرورتها را در عمل انسان تشخیص داد؟ شرایط طبیعی محیط زیست،شرایط اقتصادی، سیاسی،علمی،صنعتی و رشد عقلانی انسان در طول تاریخ بر سیستم نگرش متفکرانه او اثر گذاشته و جوابهای گوناگونی را به این سؤالها در پی داشته است.
اگر یک گام بلند ادیان آشنا کردن مخاطبان خود با پتانسیلهای زیبایی موجود در جهان است، تئاتری که بتواند این پتانسیل را در پدیدههای پیرامون انسان به او نشان بدهد و ثابت بکند که این زیباییها ناشی از فیض و عنایت زیبایی مطلق در هستی است81تئاتر دینی خواهد بود."