خلاصه ماشینی:
"در مرحلهء اجرا،اجراکنندگان نمایش علاوه بر نوشتار(نمایشنامه)ابزارهای دیگری چون:بازیگر،میزانس،نورپردازی،صدا، موسیقی و بسیاری دیگر از هنرها و عوامل دیگری را در اختیار دارند و میتوانند با در هم آمیختن این صداها بیشتر از رمان یا گونههای دیگر ادبی دست به ایجاد گفتوگو و به وجود آوردن صداها و آواهای مختلف زنند که در نهایت،با همآوایی با هم در اثر به ایجاد حالت پلیفونی بینجامد.
بررسی کار این حلقه،نیاز به بررسیهای دقیقتری دارد که از حوصلهء این نوشته،خارج است اما به نظر من فعالیت این گروه صرفا بر پایهء نظریات باختین،در حوزهء ادبیات چند صدایی میباشد و توجه زیادی به نظریات او در دیگر حوزههایی چون فلسفه، انسانشناسی.
تصویر وطن و محل زندگی دو فرد نمایشنامهء مهاجران نیز هر لحظه از نمایش با روایت متناقض از سوی این دو،تصویری محو متغییر به خود میگیرد که خواننده در فضایی گفتوگویی بین این دو مجبور به وارد شدن به این گفتوگو(به عنوان سوم شخص)میشود.
فرض کنید در رمان یا نمایشنامه، روایت از طرف راوی(یا قهرمان)به وسیله گفتوگو بین شخصیتها در جریان استاگر یکی از شخصیتها(که هماهنگ با روال خطی قصه در حال انجام کنش یا روایت است)شروع به تعریف خاطره کند،در این حالت،روال جلو روندهء داستان که شیوهء بیانی خاص خود را دارد با داخل شدن لحن اتوبیوگرافیکال(تعریف خاطره)به هم میخورد.
باختین،اگرچه گفتوگو بین شخصیتها را از خصوصیات مهم ادبیات چند صدایی میداند اما در ادامه،با اشاره به دیالوگها،در نمایشنامه،عنوان میکند که حالت غالب پرسش و پاسخ در گفتوگوهای اشخاص درتمامی اثر آن را از حالت چند صدایی دور و به قالب تذکرههای نمایشی میاندازد."