خلاصه ماشینی:
")از سوی دیگر پرداختن به لایههای اجتماعی دوران گذار از فئودالیته به کارخانهداری نیز در هر دو نمایشنامه بستر مناسبات میان شخصیتها قرار گرفته که از برآیند تحلیل و ارتباط آنها، داستان و منظور نمایش شکل میگیرد.
آقای گیل که بخشی از عنوان خاک و زمین (گیلان)و جغرافیای املاکی را در نامش دارد یکی از فئودالهای صاحب اقتدار است که در بستر تحولات اجتماعی و تاریخی زمان خودش بخشی از دارایی و املاکش را از دست داده و در واقع با فروپاشی و تقسیم اقتدارش مواجه شده است.
رادی در حوزه شخصیت پردازی نمایشنامهاش ابتدا سعی میکند خصلت اکتسابی شخصیت (شغل و علایق شخصی و جایگاه اجتماعی)را به صورتی برجسته نشان بدهد و بعد از نمایش ظاهر اکتسابی رفتار شخصیتها،مبارزه پنهان (به تصویر صفحه مراجعه شود) من درون آنها را با خصلتهای ذاتیشان مورد پرداخت قرار دهد و در مواجهه و چالش با هم بگذارد.
در حقیقت آدمهای داستان کسانی هستند که به واسطه تحولات اجتماعی تاریخی زمانه بعد شخصیتی تازه پیدا کردهاند و پرداخت شخصیت آنها توسط رادی در راستای تأیید به ارث بردن اقتدار اشرافی در کنار این شخصیت جدید صورت گرفته است.
مرزبان در این نمایش برای اجرای داستان اجتماعی و رئالیسم نمادگرایانه نمایشنامه شیوه متناسبی را انتخاب کرده است و مهمتر از همه اینکه بازیگران نمایش تقریبا در مجموع کارشان قادر به خلق تصویری از آدمهای مستقل و شناسنامهدار داستان هستند.
در سمت دیگر (راست)هم قدرت و اقتدار اشرافی با همه ابعاد آن نمود بیشتری دارد؛اتاق فروغ الزمان و داوود، که بزرگترین وارثان قدرت اربابی هستند،در بالای راست دکور قرار داده شده است و اتاق آقای گیل هم در پایین همین قسمت است."