خلاصه ماشینی:
"خطوط موازی ریل، در موقعیت سقف کوپهها، امر به این دریافت میکند که اتفاق در لایههای زیرین جهان خاکی در گذر است.
در این میان پرواضح است که طراح سازه، خود را نه از منظر نویسنده که با نگاهی خودساخته به فضای ابژکتیو نویسنده، و در عین عنایت به خواستههای کارگردان، خلق کرده است.
این تصمیم در «خیال روی خطوط موازی» به هیئت سفر از روزگار دوزخی به مشهد آرمانی تبلور یافته است و در میان سوت سحرانگیزترین و صدای جرسناک حرکت آن همچنان که بربندید محملها.
در این نمایشنامه هسته مرکزی موضوع و مفاهیم بنیادین متن را عناصر آرزو (میل یا نیاز)، خیال و سفر (گریز یا پناه) تشکیل میدهد که در این میان، اجرا به تأسی از متن نظام نشانهها، بردار حرکتی و فضای صحنهای خود را بر مبنای این اصول، تنظیم و تدوین میکند."