خلاصه ماشینی:
"نظر جناب عالی در این باره چیست؟ ما با اینکه بگوییم اگر تصویر را ببندیم صدا کفایت میکند،قطعا موافق نیستیم،به این لحاظ که غالب برنامههای سیمای قرآن حتی قرائتها،دارای وجه تصویری است تا مخاطب بتواند راحتتر با آنها ارتباط برقرار کند.
چگونه در اساسنامه و اولویتبندیهای شبکه لحاظ شده است؟کدام یک از برنامههای شبکه به اینها میپردازد؟ میزان توفیق این برنامهها چقدر است؟ فرهنگ قرآنی تعریفی دارد که زیرشاخههای آن میتواند«توسعه فرهنگ انس با ظاهر قرآن کریم»باشد.
)اما اگر این مشکل نباشد مثلا شبکه قرآن را میتوان حتی در آمریکا هم پخش کرد!چون بحث تخصصی میکنند مثلا درباره مخرج حروف عربی بحث میکند.
فرض کنید در همین برنامههای شبکه یک از مردمسالاری دینی صحبت میشد،آنجا قابل پخش است؟ اینجا هم که پخش شد فقط به درد دانشجویان فلسفه سیاسی میخورد تازه اگر همینها همان موقع بازی فوتبال دنبال نکرده باشند!اما فیلمی مثل آژانس شیشهای را دیدهاید؟ اگر فیلمی قابل پخش در آمریکا نباشد،یا بنا باشد به عنوان یک کار فرهنگی به تدریج اثر کند،آن فیلم آژانس شیشهای است نه«او یک فرشته بود!»او یک فرشته بود خاصیت آن را نداشت.
بیشتر توضیح دهید که چه سازوکارهایی را برای رسانه در نظر (به تصویر صفحه مراجعه شود) طلیعه:برنامهای از گروه فیلم و سریال در قالب گزارشی گرفتهاید؟نسبت هنر و دین را چگونه تعریف میکنید و برنامهء هنری و دینی ایدهآل شبکه از چه جنسی است؟آیا الگوهای خاصی دارید؟ اساسا تجربه دینی در کار رسانه خیلی قوی نیست و این موضوعات به رسانهها مربوط نمیشود."