خلاصه ماشینی:
"فکر میکنم میتوان گفت که اهمیت ایدئولوژیکی بنیادین قرون وسطی همین ارتباط بین الهیات و فلسفه یا بین ایمان و عقل یا اگر بخواهیم کمتر سنتی سخن گوییم،بین بصیرتهایی است که توسط فیض الهی به انسان وحی میشود و بینشهایی که او خود بنفسه میتواند نایل شود.
(16) پس طبق نظر توماس میتوان گفت که دو درجه وحی وجود دارد:1)حقایق وحیانی و مجردی که اثباتپذیر نیستند و2)حقایق وحیانی و مفهومی که بدون مدد از چیز دیگر،با عقل بشری قابل اثباتند:نمودار زیر میتواند کمکی در شرح این نکته باشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) خط الف ب کل حقایق وحی شده را به ما نشان میدهد،در حالیکه قسمت ب ج حقایقی را دربر میگیرد که به لحاظ عقلی نیز قابل شناخت هستند،یعنی محدودهء الهیات عقلی است.
حال اگر ما این خط را گسترش دهیم تا تمام حقایقی را که توسط بشر قابل شناخت است دربر گیرد،یعنی کل معرفت ممکن برای انسان را شامل میشود،نمودار اینچنین خواهد بود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) حال باید خاطر نشان کنیم که قسمت ب ج ماهیت یا نحوه همپوشی را دارد.
بر روی هم روشن نیست که چنین بیانی به چه معناست اما دستکم،این بیان حاوی این عقیده است که هر حقیقتی در ارتباط با خداست،هم به این معنا که خدا(که بدون آن هیچ حقیقتی نمیتواند موجود باشد)خالق و حافظ هر شیئی واقعی است،و هم به این معنا که خداوند ضامن هر تصدیق صادقی است(یعنی اگر حکمی صادق است پس چیزی که بالفعل با آن مطابقت داشته باشد،وجود دارد)و ثالثا به مفهوم نقلی که قبلا ذکر شد که:در هر آنچه که میشناسیم خدا را میشناسیم."