خلاصه ماشینی:
"همیشه ما را از تمساحها برحذر میداشتند،زیرا این موجود بدون کوچکترین صدائی حمله میکند.
در این حملهها،جنگجویان سایهوار ما را تعقیب مینمودند و بدون کوچکترین صدا یا علامتی،از پناه درختان و گیاهان بیرون میجستند و حریف را از پای درمیآوردند.
"حمله تیر شب"یا"تیر جنگل"نیز که با تیر و کمان انجام میگرفت،از نیرنگهای جنگی فوق العاده مشکلی بود که اقدام بآن،تمرین و ممارست زیاد لازم داشت.
"شنای تمساح"بسیار مشکل بود و آنرا جنگجویان بایستی هنگام حمله تمساح،در آب انجام میدادند.
هنگام حمله شیر،با چابکی از درختان بالا میرفتیم،و در این حرکت،خطر حمله مارهائیکه بر روی درختها و شاخهها جا گرفته بودند نیز،تهدید دیگری بحساب میآمد.
دفاع در برابر حملهگزار،"پرش ببالا"بود،و جنگجو بایستی صبر میکرد تا حیوان بزرگ او برسد،ودرست در همان هنگام که گراز میخواست با دندانهای تیزش او را از پای در آورد،جنگجو با قدرت هرچه تمامتر،بهوا میجست و از روی سر گراز میپرید.
در تمام موارد،جنگجو بایستی از کوچکترین حرکت،صدا،و حتی بوی حیوانات و دشمن،بتواند موقعیت خود را درک کند و چالاک عمل نماید."