خلاصه ماشینی:
با استفاده از نوعشناسی"لایف"،ناسازگاریهای منشی،نسبی و طبیعی را از هم تشخیص داده ( Leif,1983:407415 )،سعی خواهیم کرد نشان بدهیم که اگر فردیت کودک و ویژگیهای خانوادگی-اجتماعی او عوامل ناسازگاری او در مدرسه هستند،مدرسهء ابتدایی نیز میتواند نقشی در این ناسازگاری داشته باشد.
سازگاری کودک در مدرسه را میتوان به صورت زیر تعریف کرد:مجموعه واکنشهایی که توسط آن،یک دانشآموز ساختار رفتار خود را برای پاسخی موزون به شرایط محیط جدید(مدرسه)و به فعالیتهایی که آن محیط از دانشآموزا خواهد خواست، تغییر دهد.
pieron,40:ch3 ) 1-کودکان مریض:در اینجا منظور بیماریهای متداول و زودگذر کودک نمیباشد بلکه بیماریهایی موردنظر است که به دلیل تداوم،وضعیت جدیدی را برای دانشآموز ایجاد میکند(مانند اختلالات تنفسی مزمن،ناراحتیهای قلبی و رماتیسمی)یا بیماریهایی که از طریق اختلالات منشی ایجاد شده و رفتارهای تربیتی خاصی را در مورد آنها لازم میدارد.
خصوصا باید دقت کرد که ناسازگاری"طبیعی"دانشآموزان غیر قابل تغییر در نظر گرفته نشود،زیرا همانطوریکه اشاره شد مدرسه به دلیل ویژگیهای خاص خود محیطی جدید برای کودک است و از این جهت ورود کودک در آن غالبا با مشکلاتی برای او همراه است که وضع آنها نیاز به آگاهی و دقت اولیای مدارس دارد.
al,1958 ) 7-مثلا چگونگی برنامهریزی درسی معمول در آموزش و پرورش ابتدایی خود منبع بروز مشکلات تحصیلی برای دانشآموز میباشد:سازماندهی فعالیتهای کلاس-خصوصا در سال اول ابتدایی-کودک را خالی از هرگونه شناخت فرض میکند.
لازم به تذکر است که ما به هیچوجه این برخوردها را به عنوان تنها عامل برهمزنندهء زندگی مدرسهای این دانشآموزان مطرح نمیکنیم،عوامل دیگر نیز میتوانند در این ناسازگاری دخیل باشند؛اما آیا این مدرسه نیست که میباید موانع سازگاری تحصیلی دانشآموزان را از میان بردارد؟ 12-عبارت بین گیومه بیانگر گفتارهای مربیان میباشد که نقل قول میشوند.