خلاصه ماشینی:
"در مقابل فلسفه شکست و تردید و مشرب نسبیت فرضی( mutnemugra da menimoh )موقف دیلتی در خصوص طبیعت حقیقی توجه و نگرانی که همان طرح هوسرل را تحریک میبخشد،آشکار میسازد: «توجه به شناخت شناخته شده چیز دیگری نیست مگر اضطراب و دل واپسی در برابر دازاین!»52 هایدگر بنابراین پیش فرض سه گانه ضمنی را تجزیه و تحلیل میکند که بر این توجه و نگرانی حکمرو است:یعنی اعتقاد به این که انسان میخواهد به هر قیمت حقیقت را بشناسد،مشابه دانستن حقیقت با ارج و اعتبار،ایمان به این که وجود حقیقت را میتوان به وسیله استقرای نظری تعریف کرد.
81در کیش هایدگر که متکی به بینش وجودی غنیتری است،این تعین متضمن نوعی تحدید است:نوعی توجه و پایبستگی است که پیش از هر کار درصدد تسلی خاطر( gnugihureB )است،82و این امر کاری جز محدود کردن افق کشف( tiehtkcedtnE )دازاین نمیکند،باری،اگر با هایدگر همعقیده باشیم که«تنها رجعت به مبحث«دازاین»است که امکان موثر گردانیدن امکانات پژوهش پدیدار شناختی را به بار میآورد»83باید با این نظره نیز موافق بود که تعین دکارتی شناخت به عنوان حکم ( muiciduj )مفهوم حقیقت را که به سوی آنچه امروزه«اعتبار»خوانده میشود متزلزل میکند و این«نخستین قدم برای دوری گرفتن از معنی حقیقی کشف حجاب( sehtela ) است.
این پدیدار معرفت و شناخت نیستی که توجه او را به خود معطوف میدارد،بلکه وضع وجود شناسی انسان جالب نظر او است!86قاعده بنیادی،در این دیدگاه باید از نظر منشاء موضوع قاعده،توجهی که در آن بیان میشود،و خلاصه از جهت سرنوشتی که برای حقیقت در نظر دارد مورد پرسش قرار گیرد."