خلاصه ماشینی:
"آموزگار ما که اینک این نامه را به او پیشکش میکنیم به ما آموختن و ازو آموختیم که گوهر گوهرینهها همانا دانش نیک است.
اما سقراط نخستین کسی بود که روی به شرق دوست داشت تا گوهرینه سیاسی را به همان گوهرینه دینی بازشناسد.
آیا فرو کاهش و زوال اخلاقی دولت نبود که سقراط را به رغم به جای آوردن ارج دانش سیاسی و فضیلت سیاسی از نزدیکی به دولت باز میداشت؟!پس مپرس که چرا سقراط را بدان سو یعنی جانب قدرت سیاسی خود میلی نبود.
درخت فضیلت سیاسی مر او را چه برگ و بار توانستی داشت؟چنانچه قدرت در دستان فیلسوف نباشد گوهرینه سیاسی تهی و سخن از آن نابجاست و چنانچه برای افلاطون نیل بدان در زمان دولت آتن و دولتهای هم زمان آتن ممکن نبوده است برای کی و کی و چگونه آن گوهرینه ممکن و پر معنی خواهد شد."