چکیده:
: جهانیشدن، که در ادبیات اقتصاد و روابط بینالملل تحت تاثیر پیشرفتهای
عظیم فناوری جایگاه ویژهای را به خوداختصاص داده، موجب مطرح شدن
فرضیههای گوناگونی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از سوی
برخیصاحبنظران شده است. در این مقاله، نویسندگان تلاش میکنند تا از طریق
بررسی و کنکاش در جهتگیری سرمایهگذاریهایشرکتهای چندملیتی (که از
بازیگران عمده پهنه اقتصاد جهانی هستند) فرضیه کمرنگ شدن نقش دولت را به
زیر سوال ببرند.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا به سه سوال عمده توجه میشود:اول، این موضوع که شرکتهای چندملیتی از کجافعالیتهای مربوط به کسب و کار خود را هدایت ورهبری میکنند.
دوم اینکه، آیا تفاوت نظاممندیدر گسترش فعالیتهای بین شرکتهای چندملیتیمستقر در کشورهای مختلف وجود دارد؟ سوماینکه، تا چه اندازهای بین فعالیتهای شرکتچندملیتی در بخشهای تولید و خدمات تفاوتوجود دارد؟ تجزیه و تحلیل برپایه اطلاعات کسب شده ازشرکتهاست و از دو مجموعه وسیع داده که درپیوست این کتاب آمده است، استخراج میشود.
بخش عمدهای از این فصل بهتجزیه و تحلیل مقدماتی از این منبع دوگانهاختصاص دارد و با سایر تجزیه و تحلیلهای مبتنیبر اطلاعات کسب شده از شرکتها به خصوصآنهایی که با مخارج تحقیق و توسعه و فعالیتفناوری مرتبط هستند تکمیل میشود.
در فصل 2 از کتاب وی، اطلاعاتی درزمینه شکلگیری شرکتهای تابعه و تحت پوششبرای برخی از کشورها وجود دارد و به رشد آنها ازلحاظ تعداد و اهمیت این شرکتها در اقتصادهایمشخص توجه شده است، لیکن این جنبهها بااهمیت تعدد شرکتهای تابعه و تحت پوشش که درسرزمین خودی توسط همان شرکتهایی سازماندهی میشوند که در خارج فعالیت میکنندمقایسه نمیشود.
این جدول، توزیع درصد فروششرکت چندملیتی را برای مجموعه شرکتهایمربوط به کشور که در دو سال 1987 و 93ـ1992اطلاعات برای آنها وجود دارد مقایسه میکند("منطقه اصلی" برای این اطلاعات مشترک استکه شامل "کشور اصلی" است).
اگر کسی بخواهد از این ارقام، نتایجی را تعمیم بدهد، بهنظر میرسد توزیع داراییهای مربوط به بخشتولید بین اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90، بیشتر بهسوی منطقه/کشور خودی جهتگیری داشتهاست، در حالی که شرکتهای آمریکایی در بخش خدمات کمتر متمرکز شدهاند (در مورد اخذ نتایجمحکم و مستدل برای شرکتهای ژاپنی در بخشخدمات زیاد مطمئن نیستیم)."