چکیده:
دوره غیبت به دلیل فقدان حضور معصوم در جامعه برای شیعیان، دوره نقصان و حرمان تلقی میشود. از اینرو، یکی از مهمترین
مسائل پیشروی شیعیان در این دوره، مسئله «حق حاکمیت» و مبانی نظام سیاسی و دولت است. عمدهترین مباحث در باب مبانی
نظام سیاسی شیعه در دو حوزه کلامی و فقهی طرح شده است. این مبانی به طور عمده، از سوی کسانی طرح و بسط یافتهاند که قایل
به نظریه دولت مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» در عصر غیبت هستند. نوشته حاضر درآمدی بر طرح بحث درباره مبانی کلامی و
فقهی نظام سیاسی شیعه در عصر غیبت، مبتنی بر آموزه «ولایت فقیه» است.
خلاصه ماشینی:
"به هر حال، هدف نوشته حاضر این است که روشن نماید نظریههای دولت شیعی مبتنی بر ولایت فقیه، در مبانی کلامی و اعتقادی و اصولی و فقهی تقریبا اختلافی ندارند و البته اختلاف آنها از بحث مشروعیت دولت آغاز میگردد و سپس به مرحله تأسیس دولت کشیده میشود.
مبانی کلامی ـ اعتقادی بنابر اعتقاد مسلمانان، به ویژه شیعیان، در زمان حضور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، رهبری دینی و سیاسی جامعه در اختیار ایشان است و پس از او، امامان معصوم علیهمالسلام عهدهدار این مسئولیت هستند.
به هر حال، از یک منظر، رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله دارای شئون سهگانهای است که پس از ایشان به جانشینان آن حضرت یعنی امامان معصوم علیهمالسلام و آنگاه عالمان میرسد و آنان عهدهدار امر حکومت، قضاوت و هدایت دینی مردم هستند و میبایست در راستای سیره پیامبر حرکت کنند و در جهت تقویت دین و دینداران تلاش و احکام اسلامی را در جامعه برقرار نمایند.
در همینجا، میتوان این بحث را نیز مطرح کرد که با توجه به آنکه در بحث امامت به قاعده «لطف» استدلال میشود، آیا در بحث ولایت فقیه، اگر آن را مسئلهای کلامی بدانیم، میتوانیم در امتداد امامت هم به قاعده «لطف» استناد کنیم؟ به هر تقدیر، در اندیشه شیعیان، مسئله حکومت و امامت در عصر حضور پیامبر و امام معصوم روشن است؛ زیرا رهبری دینی و هدایت معنوی و سیاسی و قضایی جامعه برعهده آنان نهاده شده است، گرچه امامان در عمل بیشتر متصدی بعد معنوی و دینی بودند و آن حضرات بجز امام علی و امام حسن علیهماالسلام موفق به تأسیس نظام سیاسی نشدند."