چکیده:
اولین نمود فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی ایرانیان متشیع، شرکت آنان در مبارزاتی با شعار «الرضا
من آل محمد صلیاللهعلیهوآله » بود که از سوی گروهی از عربهای مهاجر ناراضی مطرح شد. در دوران تسلط
استبداد فکری و سیاسی امویان و عباسیان بر جامعه اسلامی، و نیز تسلط ترکان غزنوی و
سلجوقی بر ایران، شیعیان به حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیتهای فرهنگی
روی آوردند. این فعالیتها در اواخر دوره ملکشاه سلجوقی گسترش چشمگیری یافت.
با تسلط مغولان بر ایران و بغداد، برتری سیاسی اهل تسنن از بین رفت و حتی برای مدتی
کوتاه مذهب تشیع در ایران رسمیت یافت. تاریخ مذهبی ایران در دوره تیموریان در مسیر آشتی
دو مذهب تسنن و تشیع، با تمایلی به جهت تشیع پیش رفت.
با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع از زمان شاه اسماعیل صفوی، تلاش بیوقفه و
سرسختانه شیعیان در شکل و قالبهای گوناگون، پس از نه قرن به ثمر نشست.
خلاصه ماشینی:
"دوران تقیه مجدد شیعیان و گذر از فراز و نشیبهای سیاسی ـ مذهبی دوره غزنویان (387ـ441 ه) غزنویان به منظور جلب حمایت اکثریت مردم ایران که اعتقادات سنی داشتند و نیز برای به رسمیت شناختن حکومتشان از جانب خلفای عباسی، به حمایت از مذهب تسنن برخاستند و خود را حامی خلفا و مذهب تسنن و جهادگران راه خدا و دین اسلام معرفی کردند.
همراهی شمسالدین لاهیجی و میرنجم زرگر با اسماعیل میرزا از زمان حرکت از گیلان تا جلوس او به تخت شاهی و سپس ادامه همراهی وی با سمت صدر و وکیل نفس نفیس همایونی، عالیترین مقامهای معنوی و مذهبی دوره صفویه، با حفظ سمت مربیگری شاهزادگان دربار (سفرنامههای ونیزیان، 1349 ش، ص 383) نشاندهنده تلاش شیعیان برای استقرار مذهب تشیع در ایران است.
(روملو، 1357 ش، ج 12، ص 86) مؤلف عالم آرای صفوی که تاریخ خود را در زمان اوج قدرت صفویان نگاشته است، با تعصب بیشتری از هدف و تصمیم شاه اسماعیل سخن میگوید و عمل او را تبیین شده از جانب خدا ذکر میکند و اینکه وقتی اطرافیان سعی کردند او را از خواندن خطبه به نام ائمه باز دارند و مطرح نمودند: اگر «مردم بگویند که ما پادشاه شیعه نمیخواهیم» چه باید کرد؟ شاه اسماعیل گفت: من مأمور به این کار شدهام و خوابی نقل کرد که امام علی علیهالسلام به او گفته بود: «ای فرزند دغدغه به خاطر مرسان» و او را راهنمایی کرده و فرموده بودند: «و به این تدبیر بفرما، خطبه بخوانند."