چکیده:
یکی از شیوههای درمان نازایی، «اهدای جنین» است که در آن اسپرم مرد و تخمک زن را
در آزمایشگاه تلقیح نموده و بعد از تقسیمات اولیه،یعنی چهار تا پنج روز بعد، جنین
حاصل را به رحم زن متقاضی منتقل میکنند. در مورد اهدای جنین سه نظر مطرح است: حرمت
مطلق؛ جواز مطلق و تفکیک (یعنی جواز در صورت استفاده از سلول جنسی زوجین و عدم جواز
در صورت استفاده از سلول جنسی غیر زوجین). در نوشتار حاضر ابتدا موضوعاتی چون
فرایند، تاریخچه و ماهیت اهدای جنین مطرح گردیده، سپس نظریهی حرمت مطلق اهدای جنین
و نظریهی تفکیک مورد نقد و بررسی واقع شده و در انتها مستند به دلایلی نظریهی
جواز مطلق اهدای جنین به عنوان برآیند مقاله برگزیده شده است.
Embryo donation is a method for infertility treatment in which man’s sperm and woman’s ovum are artificially inseminated in the laboratory and، after the primary divisions، i.e. after four or five days، the resultant embryo is transferred to the woman applicant’s womb. There are three theses towards embryo donation: absolute prohibition، absolute permission، and differentiation (i.e. it is permitted in case the sexual cells of married couples are used and prohibited in case the man and woman are not married). First elaborating on the process، history، and nature of embryo donation، the present paper evaluates the absolute prohibition and the differentiation theses. Finally، the paper adopts the thesis of the absolute permission of embryo donation on the basis of the arguments presented.
خلاصه ماشینی:
"در ذیل دلایل قابل استناد هر یک از دیدگاههای فوق مورد بررسی قرار میگیرد: 1-5) دلایل عدم جواز اهدای جنین دلایل فقهی و حقوقی فراوانی بر عدم جواز و ناروایی اهدای جنین ذکر گردیده که برخی از آنها ذیلا بیان و بررسی میشود: ی1-1-5)تغییر خلق خدا خداوند متعال میفرماید: «ولامرنهم فلیغیرن خلق الله» (نساء، 119) و «فطرة الله التی فطرة الناس علیها لاتبدیل لخلق الله» (روم، 30) از این آیات حرام بودن تغییر در آفرینش خدا استفاده میشود؛ زیرا این آیات بیانگر آن است که تغییر در آفرینش، به دستور شیطان است و از آنجا که فطرت الهی بر زاد و ولد از طریق لقاح طبیعی اسپرم و تخمک استوار است، هر روش دیگری، نوعی تغییر در خلقت الهی و در نتیجه حرام و کاری شیطانی است.
در نگاه اول احادیث مزبور قابل تطبیق و استناد بر حرمت مطلق اهدای جنین است؛ زیرا نطفه باید تنها در محل خود که مهبل همسر شرعی است، قرارداده شود و در غیر آن جایز نیست، یعنی حتی اگر مردی اسپرم خود را به آزمایشگاه بدهد تا با تخمک همسر خود تلقیح نمایند، حرام باشد، زیرا «فی غیر موضعها» است.
بنابراین اگر بتوان پذیرفت دلالت این احادیث علاوه بر ادخال منی به واسطه جماع، شامل اهدای اسپرم به منظور تزریق در مهبل بیگانه هم میشود، قطعا از مبحث مورد نزاع یعنی اهدای جنین، خارج است؛ زیرا احادیث مزبور مشتمل بر عناوین خاصی است که از انزال منی در داخل رحم حکایت میکنند «افرغ مائه فی امرئة حراما» در حالی که در مبحث اهدای جنین اساسا ادخال منی در داخل رحم نیست؛ بلکه اهدای اسپرم به آزمایشگاه است و آنچه به رحم منتقل میشود اسپرم یا تخمک نیست؛ بلکه جنین است که در روایات به آن اشاره نشده است."