چکیده:
فرهنگ هر دوره معرف نحوه زیست اجتماعی و فرهنگی جوامع آن عصر است. به طریق اولی، با اطلاع از فرهنگ سیاسی هر دوره، میتوان به
شناخت روابط، جریانات و حرکتهای سیاسی موجود دست یافت. عصر فاطمی (دوره حیات و ممات حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ) طلیعهدار
پیدایش اتفاقات و رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی تعیینکننده در حیات سیاسی شیعیان بوده که پرداختن به آن از اهمیت اساسی برخوردار
است.
فرهنگ سیاسی با تعین سه عنصر «بینش سیاسی»، «نگرش سیاسی» و «کنش و رفتار سیاسی» مشخص میگردد و سطوحی از تفکر و
آگاهی سیاسی، احساس و منش سیاسی و عملکرد و حرکت سیاسی را دربرمیگیرد. حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در مشی سیاسی خود، پایهگذار و
مقوم فرهنگ سیاسی تشیع بودهاند و سه عنصر تشکیلدهنده این فرهنگ را، چه در عرصه نظر و چه در عرصه عمل، به منصه ظهور رسانیدهاند.
خلاصه ماشینی:
شیعیان استدلال دیگری نیز داشتند و آن این بود که صرفنظر از مسئله «غدیر» و انتخاب حضرت علی علیهالسلام به ولایت امت، در بین اصحاب نیز ایشان شایستهترین فرد برای تصدی مقام جانشینی پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و از اینرو، مقام خلافت، شایسته ایشان بود و ایشان میبایست به خلافت برگزیده میشد و نه فردی دیگر.
چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد؟ و خلافت بر پایههای نبوت استوار ماند؟ ماحصل دیدگاهها و بینش سیاسی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را میتوان در قالب جدول ذیل طراحی نمود: جدول (1): فلسفه سیاسی حکومت حق و ابعاد آن از دیدگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام منشأ مشروعیت حکومت نوع و شکل حکومت منتها و غایت حکومت دستور خداوند و فرهمندی اعطا شده الهی به شخص نبی و امام خلافت بر پایه نبوت یا امامت ولی بر جامعه اسلامی و ولایت امت ـ سیراب شدن تشنگان عدالت از چشمه حقیقت؛ ـ برقراری نظم اجتماعی و وحدت اجتماعی؛ ـ در امان ماندن از تفرقهها؛ ـ برقراری نعمتهای پایدار الهی در بین مردم.
سخنرانی سیاسی علیه هیأت حاکمه وقت فاطمه زهرا علیهاالسلام در مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در میان مهاجران و انصار با ابوبکر و غاصبان امامت و رهبری، به مبارزه برخاستند و طی سخنانی قاطع و کوبنده، ابوبکر را، که غاصب «فدک» نیز بود، محکوم کردند و مردم حاضر در مسجد را با سخنان خود به گریه واداشتند و جوی فراهم نمودند که همه بدانند دختر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مظلوم واقع شده و حقوق مسلم وی و خاندانش غصب گردیدهاند.