چکیده:
اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری از بسیاری لحاظ دارای اهمیت می باشد ، با شکست جناح عربی خلافت عباسی دوره ای در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد که طی آن مجادلات کلامی پیرامون کلام الله که از مدتی قبل شروع شده بود به اوج خود رسید . مامون با گرایش های معتزلی خود ، باعث رشد این فرقه کلامی شد و کار بدانجا کشید که برای تفتیش عقاید مخالفان ، محاکمی تشکیل شد و اعتقادات علما و قضات و عده ای دیگر از مردم پیرامون کلام الله مورد پرسش قرار گرفت . ...
خلاصه ماشینی:
"». (1) سکوت منابع مختلف اجازه ریشهیابی زمان آغاز این مجادلات را نمیدهد ولی مسلم است که در عهد بنی امیه، که امور دینی از مرحله تکوین به مرحله نضج یافتن میرفت، با آشنایی مسلمین با عقاید اقوام دیگر و نیز پختگی و تأملی که در امور مذهبی از خود نشان میدادند شروع به ابراز نظر و عقیده درباره قرآن کردند.
(7) ابوالحسن اشعری بنیانگذار طریقه کلامی اشعری از جمله متکلمان اهل سنت که به مقابله با معتزله برخاست عقیده داشت «کلام خدا نه مخلوق است و نه علم او، بلکه صفت ذات اوست»(8) وی میگفت: «قرآن کلام خدا و غیر مخلوق میباشد و هر کس سخن از خلق آن گوید کافر میباشد.
ایشان معتقد بودند کلام خداوند که قرآن از آن جمله است صفت فعل است که مخلوق اوست و در انکار قرآن قدیم غیر مخلوق و در معارضه خود با نظریه قدم آن، چنان استدلال میکردند که این اعتقاد متضاد با مفهوم یگانگی خدا است.
»(26) در هر صورت گفتگو در مورد قرآن اثر بزرگی در حیات علمی و عقلی نیمه اول قرن سوم هجری برجای گذاشت و عقیده مخلوق بودن قرآن محک امتحان مسلمانان شد و «بعضی از خلقای عباسی که به معتزله گراییده بودند و کلام خداوند را فعل او میشمردند» بنا به دلایل عمدتا سیاسی قرآن را به عنوان وسیلهای در جهت اهداف خویش قرار دادن و دورهای در تاریخ اسلام به وجود آمد که به عصر محنت قرآن معروف شده است ، یعنی عصری که در آن ، دولتها، دانشمندان را مورد آزمایش (محنت) قرار میدادند تا عقیده آنها در مورد مخلوق بودن یا نبودن آن روشن شود."