چکیده:
سیاستهای بازرگانی خارجی کشور از آغاز اجرای نخستین برنامهء پنج سالهء توسعهء اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور(1368) تاکنون دستخوش تغییرات زیادی شده که گاه تحت تأثیر شرایط داخلی و گاه فشارهای بیرونی قرار داشته است.نتیجه آنکه اهداف تجارت خارجی بهویژه در بخش صادرات غیرنفتی در این دوران تحقق نیافته و در یک سال اخیر اقتصاد کشور تحت تأثیر کاهش بهای نفت به محدودیت واردات برای صرفهجویی در هزینههای ارزی روی آمده است.این محدودیت در نهایت بخش تولید و صادرات را تحت تأثیر قرار میدهد. هرچند که با استفاده از اعتبارات کوتاهمدت خارجی تلاش میشود تنگناهای گشایش اعتبارات اسنادی برای واردات مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز بخشهای مولد اقتصادی،تا حدودی مرتفع گردد،اما در این زمینه نیز باید نسبت به انباشت تعهدات خارجی کوتاهمدت توجه داشت. در این شرایط اتخاذ سیاستهای تجاری مؤثر و کارآ برای غلبه بر تنگناهای تولید و صادرات غیرنفتی ضروری است. در زمینهء ارزیابی نتایج سیاستهای تجارت خارجی کشور از آغاز برنامهء اول تاکنون،راهکارهای ضروری در تدوین سیاستهای تجاری برنامهء سوم و راههای رفع تنگناهای کنونی،خبرنگار نشریه «بررسیهای بازرگانی»با دکتر حجت الله غنیمیفرد عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران به گفتوگو نشست.
خلاصه ماشینی:
"باید احکام تجارت اسلامی تبدیل به قوانین شوند و از مجموعه آنان بهرهوری تجاری را افزایش داد اشاره: سیاستهای بازرگانی خارجی کشور از آغاز اجرای نخستین برنامۀ پنج سالۀ توسعۀ اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور(1368) تاکنون دستخوش تغییرات زیادی شده که گاه تحت تأثیر شرایط داخلی و گاه فشارهای بیرونی قرار داشته است.
برخلاف آنکه به نظر میآید بازرگانی کشور طی این دورۀ پنجساله تا حد زیادی در اختیار بخش غیردولتی بود، من معتقدم که در اختیار غیردولت از نقطهنظر حجم معاملاتی قابل مقایسه با مجموعۀ امکانات و معاملات در اختیار دولت نبوده و لذا تعیین تکلیف و خطمشی برای بازرگانی کشور طی آن دوره میتوانست به صورت دقیقتری توسط عوامل دولت اجرا شود،اما در بسیاری از موارد عدم هماهنگی باعث شد سیاستهای متناسب با اهدافی که بای برنامۀ پنجسالۀ اول بود،در بخش بازرگانی اجرا نشود.
آیا قوانین مبتنیبر احکام مقدس اسلام باید ضابطهمند باشد یا سلیقهای؟باید بعداز 20 سال که از انقلاب اسلامی گذشته است،برداشت از اصول بازرگانی از حالت برداشت شخصی کوتاهمدت خارج شود و نظم بلندمدت اجتماعی بگیرد،در زمینۀ قضای اسلام نیز این چنین بوده است،قضای اسلام نیز احکامی داشته است،ولی هنگامی که حکومت به نتیجه رسیده است،احکام به عنوان قوانین درحال اجرا شدن است.
ولی برای جامعه بهتر همیشه باید به سمت قوانین کاملتر رفت،اما در مورد قوانین بازرگانی چند مورد را میتوان در نظر داشت که قوانین تجارت داخلی و خارجی براساس احکام اسلام اصلاح شده باشد؟آنگاه چطور گله میکنیم که متأسفانه بازار،بخش خصوصی و یا بخش دولتی دچار فلان عارضه و فساد شده است؟ به نظر من در بخش بازرگانی،در زمینۀ تربیت تجار اسلامی به خصوص در نسل جوان،بخش دولتی و غیردولتی وقت کافی گذاشته نشده است."