چکیده:
در سراسر تاریخ بشر، باورها و اندیشههای مذهبی، برجستهترین زمینة پیدایش روابط حسنه یا خصمانه بین مللی بوده که با یکدیگر قرار داشتهاند. در این پژوهش تلاش شده انگارههای عقیدتی و مذهبی مغول و نیز برخورد مغولان با ادیانی که طی فتوحات با آنها روبه رو شدند، بررسی شود. به نظر میرسد مدارای مذهبی مغولان ناشی از روح تسامحجویی یا ناآگاهی و بیاطلاعی از ادیان و یا بیتفاوتی مغولان به آداب دینی ملل تابعه و باورها و سنتهای آنان بوده است. این مقاله با تکیه بر منابع تاریخی معاصر فتوحات مغول و نیز تحقیقات انجام شده در قرنهای بعد نگاشته شده است.
خلاصه ماشینی:
"درست است که این روشها و رفتارهای نستوریان چنان که روبروکی دریافته از تأثیر جامعه مغولی و نیز بعضی از اثرات دین بودایی است، اما نستوریان، مسیحیان شرقی بودند که مذهب کاتولیک، آنها را مرتد میدانست، زیرا طی زمان بر اثر دور افتادن از مرکز خود در بینالنهرین از زردتشتیگری، بوداییگری و ادیان آسیایی تاثیر پذیرفته بودند و این امر آنها را از مسیحیت خشک کاتولیک دور کرده بود.
باید گفت با وجود سیاست اغماض و مدارایی که مغولان از همان بدو تأسیس حکومت خود نسبت به مذاهب گوناگون اتخاذ کردند، چنگیز هنگام تهاجم به مناطق مسلماننشین، به اسلام آسیب فراوان زد و اگر ریشههای این دین کمی سستتر و مقاومت روحانیون کمی متزلزلتر بود، دشوار مینمود که بتواند بار دیگر کمر راست کند.
اوکتای به محاسن اخلاق و مکارم صفات متصف بود و با اینکه فرمان ادامة فتوحات را صادر کرد، لکن مغولان نسبتا سیاست آرامتری را در تعامل با ملل زیر دست پیگرفت: اگر اسلام داشتی توانست گفت که سیرت انبیاء داشته و سخن او موافق سخن محققان و اولیا بوده و به دین محمدی( میلی عظیم داشت و در هر قضیه، مدد مسلمانان کردی و مسلمانان را بر دیگر امم ترجیح دادی و نام محمد( بر حرمت بردی و تعظیم کردی...
سیاست مذهبی منگو قاآن (648ـ657ق) منگوقاآن تربیت شده دست مادر مدبر خود «سرقویتی بیگی» یا «سیورقوق تینی» بود و مثل آن زن نسبت به عموم ادیان معمول در ممالک مغول تسامح داشت، به طوری که علمای دینی عیسوی، بودایی، تائوئی و اسلام همه نزد سرقویتی یکسان بودند و همه را محترم میشمرد."