چکیده:
از باورهایهم میشود همه موحدان، به ویژه مسلمانان، اعتقاد به وجود کامل مطلق و وجود لایتناهی است. اذکار مبارکه »سبحان الله«، »الحمدلله«، »یا سبوح، یا قدوس« و مانند آنها بر کامل مطلق بودن ذات حق دلالت دارند. فلاسفه الهی به ویژه فلاسفه اسلامی در پی اثبات عقلی و برهانی این باور اساسی برآمدهاند، و نتیجه تلاشهای آنان ارائه و اقامه چندین برهان عقلی و فلسفی در این باب بوده است. آنچه این مقاله بدان پرداخته است از یک سو، بررسی این ادله است، و از سوی دیگر، ارایه برهانهای دیگری که کتب فلسفی به روشنی بدانها نپرداختهان
خلاصه ماشینی:
"نقد و بررسی برهان سوم اگر خداوند فاقد کمالی از کمالات باشد بدان معناست که ذات او مرکب از وجود و عدم )وجود ذات و برخی از کمالات و عدم کمال خاص( یا به تعبیر دیگر، مرکب از حیثیت وجدان و فقدان است؛ و با نظر به اینکه لازمه ترکیب، نیازمندی و لازمه نیازمندی امکان است، در خداوند واجب الوجود ترکیب نمیتواند راه داشته باشد.
براساس این اصل، هر موجودی که ضعف و محدودیت دارد معلول است، و چون در جهان طبیعت، هیچ موجود نامتناهیای وجود ندارد، همگی معلول ماورای طبیعت خواهند بود، و آن مبدأ ماورای طبیعی اگر کامل مطلق باشد قهرا واجبالوجود خواهد بود، و گرنه معلول علت هستی بخش دیگری که کاملتر از آن است خواهد بود تا برسد به موجود کامل مطلق و غنی که همان واجبالوجود است.
به تعبیر سوم، عقل هرگز حکم نمیکند که همهجا و همیشه موجود باید دارای مرز عدمی و ناقص و محدود باشد؛ مقدمه دوم: اگر کامل مطلق در خارج وجود داشته باشد، به یقین امکان علیت برای همه موجودات محدود و متناهی عالم را خواهد داشت؛ زیرا فاصله میان محدود و نامحدود و متناهی و نامتناهی آن قدر زیاد است که به حد و حصر در نمیآید؛ بلکه نمیتوان میان آنها نسبت و مقایسهای برقرار کرد.
برهان چهارم این برهان دو مقدمه دارد: مقدمه اول: اگر کامل مطلق در خارج وجود داشته باشد یقینا جهان معلول او خواهد بود؛ زیرا موجود نامحدود و نامتناهی، جایی برای موجودی دیگر در عرض خود باقی نمیگذارد."