خلاصه ماشینی:
"«گیلبرت هایت» در مسیر جنون و شیدایی محمد علی شامانی معلمی،تلاشی است از جنس عشق در فصل دانایی، حرکتی است رویبردار بلند اشتیاق و رسیدن است به سرچشمهی قنات زندگی.
معلمی صبوری باغبان است و حرکت موجدار و آرام رود در عبور از مسیر ناصاف بلوغ،معلمی،تحمل موجوداتی که هیچگاه کاملا رام نمیشوند.
اندکی دانایی برای معلم شدن کافی است،اما به شرطی که پیشتر،از هزار کوچهی زندگی عبور کرده باشی، راه دشوار تغییر را پیموده باشی،چشمانت را در چشماندازی به اندازهی قاب آسمان جا گذاشته باشی و از چمشهای نوشیده باشی که طعم جنون داشته ست.
معلمی را تابی است از جنس صبوری پیامبران و بیتابیای از جنس ایثار.
معلمی رویش است و ایستادگی در مسیر طوفان زدهی زندگی.
کشیدن یک گل سرخ روی ماسههای نرم ساحل و تن زدن به تندآب زندگی است.
معلمی جستوجو و تلاشی است از جنس حلقههای بلورین مهتاب.
بافتن گلیمی است که تاروپود آن عشق و جنون را در کنار هم مینشاند."