خلاصه ماشینی:
"با آنکه ممکن است قلمرو شور و مشورت در زندگی فردی بسیار محدود باشد و ابعاد و معیارها و دانش سازمانیافته فنی و علمی و کارشناسی و نظامداری نداشته باشد،در یک سازمان اداری،فنی،علمی و پژوهشی قلمرو کار مشاور و مشورت گسترده، با دانش و سامانه سازمانیافته همراه خواهد بود.
مدیران در کلیه سطوح یک سازمان نیازمند نظریات صائب افرادی هستند که در زمینه موضوعات مبتلا به عالم و متخصصاند و میتوانند با ارائه دیدگاههای خود به آنان کمک کنند.
با تمام اهمیتی که در منابع دینی و علمی به کار مشاور و مشورت داده شده است،باتوجه به وضع موجود در سازمانها،مشاور سیمای مناسبی ندارد و از او،با صفاتی چون نیرویی در انتظار شغل یا افرادی که به سبب رعایت حال اجتماعی و سیاسی در این جایگاه قرار گرفته است یاد میشود.
در روشهای کتبی،مدیر یک سازمان مخیر است و میتواند مقالهها، برنامهها،طرحها و پروژهها و دستورالعملهای در حال تدوین یا تدوین شده را برای اعلام نظر کتبی به هریک از مشاوران خود،که در زمینه موضوع خاص صاحبنظر و تجربه است،ارسال دارد و از او بخواهد نظریات خویش را کتبا تنظیم کند و در موعد مقرر عودت دهد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد،این است که حل مسائل و مشکلات سازمانی به دست یک مشاور،امری است نشدنی و بهتر است برای حل بیشتر و بهتر مسائل در سازمان،از ترکیب مدیر-مشاور نیز استفاده شود تا مدیران باور کنند که هم مدیر مسأله را میداند و هم مشاور؛اما این دو به هم احتیاج دارند و برای حل مسائل،لازم و ملزوم یکدیگرند."