خلاصه ماشینی:
"*آیا این بچهها نابینای مطلق هستند یاکمی قدرت بینایی هم دارند؟ یک تعداد از این بچهها نابینای مطلق هستند و تعداد کمتری نیز درصد کمی نابینایی دارند که می توانند نور و جهت راهرفتن خودشان را تشخیص دهند ولی دیگر نمیتوانند کتاب بخوانند یا چیزی از روبخوانند و دیگر امیدی به بازگشت بینایی کامل در اینها وجود ندارد ما در موقع ثبتنام دانشآموزان فرمی داریم که به آنها میدهیم که در این فرم منعکس شده که اینها کی نابینا شدهاند،کی به این حد از نابینایی رسیدهاند چقدر فعالیت پزشکی روی چشمشان انجام شده و در نهایت که این فعالیتها بینتیجه بوده باشد برای تحصیل به اینجا منتقل میشوند و نوعا اینها به نابینایی مطلق میافتند مثلا ما در اینجا دبیرانی داریم که روزی نیمه بینا بودهاند و حالا نابینای مطلق هستند،دانشآموزانی داریم که خیلی هایشان یکسال پیش،دو سال نیمه بینا بودند و الان نابینای مطلق هستند!
ولی چیزی ثابت است و بیشتر میتوان از آن استفاده کرد، نوعی چاپ سنگی است روی ورقههای مخصوصی به نام«پلیت»که در ایران ساخته نمیشود و با وجود این که تاکنون چندینبار منعکس شده نمی- دانم چرا دولت اقدام به وارد کردن آن نکرده است؟اگر دولت میخواهد مدرسه نابینایی داشته باشد باید فکری برای این مسئله بکند الان چاپخانهای با آن عظمت و کلی کارمند تقریبا خوابیده و نتیجهاش این است که معلم میرود سرکلاس و با کمبود کتاب روبروست!"