خلاصه ماشینی:
"مدیر باید برای رشد و هدایت حوزهء مدیریت خود ارتباط قوی و نزدیکی با این عوامل داشته باشد.
در یک واحد آموزشی،مدیر باید نسبت به بقیهء همکاران خود خصائص مثبت بیشتری دارا باشد و از نظر علمی و تدریس قوی باشد؛باید بتواند نکات مثبت و منفی دیگران را تشخیص دهد؛با برخورد صحیح و سالم مشکلات را مرتفع کند؛و در این صورت معلم احساس میکند که مدیر مدرسه قوی است و در برخوردها از موضع قوت و قدرت عمل میکند نه از ضعف و لا جرم مدیریت او را میپذیرد.
» تقسیم کارها و محول کردن آنها به دیگران اشکالی ندارد،بلکه مهم این است که مدیر باید نظارت داشته و نسبت به کارها بیتفاوت نباشد.
اگر در خارج از محیط مدرسه با معلمی دوست هستیم و مثلا رفتوآمد خانوادگی داریم،در داخل مدرسه باید مانند سایر همکاران برخورد کنیم.
یکی از دوستان نیز گفت:چرا او را در مدرسه قبول کردی؟گفتم:مگرچه شده؟گفت:مارکسیست است!پرسیدم: چطور؟گفت:دانشآموزی را بخاطر نماز خواندن و تأخیر،به کلاس راه نداده و گفته بود دانشآموز نباید نماز بخواند؛ سبیلهایش بلند است؛ریشش را هم میتراشد؛فکر میکنم مارکسیست است.
سپس از مشکلات کودکی و نیازهای مادی فعلیش آغاز کرد و بعد گفت:جریانی که به شما گفتهاند از این قرار بود که دیدم آن دانشآموز،بچهء شلوغی است،اصلا اهل نماز هم نیست،به کلاس هم دیر آمده است؛گفتم:وقتی نماز موجب دیر آمدن میشود آن را سریع بخوان و زود بیا.
این برخوردها باید چنان تنظیم شود که دانشآموز بتواند استعدادهای مثبت خود را شکوفا کرده و استعدادهای منفیاش را تحت کنترل قرار دهد."