خاطره ای از رضا شاه کبیر خبر و گزارش

"ساعت حدود ده‌ صبح موکب شاهانه حرکت فرمودند اتومبیل شاهنشاه جلو و پشت ماشین‌ اعلیحضرت ماشین رئیس اسکورت‌ مرحوم سرهنگ دکتر فخرائی بود این‌ جانب هم رئیس پلیس شهربانیهای نوشهر و چالوس و گچسر بودم و در ماشین رئیس‌ اسکورت پهلوی دکتر فخرائی‌ نشسته بودم بعد از ماشین رئیس اسکورت‌ چهار ماشین که افراد اسکورت‌سوار بودند و بعد از ماشینهای اسکورت‌ ماشینهای ملتزمین رکاب قرار داشت. ساعت سه و نیم بعد از ظهر ملتزمین‌ رکاب را وسیله ماشینهای باری در حال‌ ضعف بگچسر آوردند شاهنشاه قبلا فرموده بودند اطاقهای مهمانخانه را برای ملتزمین رکاب کاملا گرم نمایند در آن موقع غلامرضا خان شام بیوری‌ مدیر مهمانخانه بود ملتزمین رکاب‌ بعلت ناراحتی که در راه کندوان متحمل‌ شده بودند فردا هم نتوانستند بطهران‌ بروند صبح مراتب بوسیله تلفن بعرض‌ رسید اجازه فرمودند ملتزمین رکاب‌ یک شب دیگر هم در گچسر مانده کاملا رفع کسالت نمایند و بعد بطهران بروند لذا پس از چهل و هشت ساعت ملتزمین رکاب‌ که نخبه آنها عبارت بودند از آقایان: شکوه الملک رئیس دفتر مخصوص- ادیب السلطنه سمیعی رئیس دربار- قائم مقام الملک رفیع-تیمسار سرلشکر نقدی و..."