خلاصه ماشینی:
"ماوراء اردن گنجینههای زیرزمینی بسیار دارد جمیل-قوزانلو اثر طبع آقای محمد علی رقیع نظری از رشت داس جفا برید درختی چه پربها دوشینه صبح سوی گلستان شدم گذار دیدم که بلبلان چمن جمله بیقرار سلسل فسرده خاطر و سنبل فشرده رخ پژمرده روی لاله شد و چهره غدار سوسن خمیده گشت فرو هشته یاسمن نسرین شکسته قد و بنفشه است داغدار گوئی سرشک غم چکد از دیدگان ابر بینی که سیل خون جهد از قلب کوهسار از آسمان علم شده اختری نگون خاموش مشعلی شده در صبح شام تار مجروح زین الم شده دلهای شیعیان وین غم شکست قامت اسلام هزار بار از خاتم شهنشه دوران یکی فتاد خاکم بسر که چهره دین را شده غبار اسلام شد بماتم مرک وحید عصر خیل عزا بپا شده هر گوشه و کنار شیحه بنسیم و رفته ز ما نایب امام آه و فغان فتاد بهر شهر و هر دیار عالم پر از نوا شده از مرک آنجناب پیچیده ز اندلس شده تا خطه تنار صد سال مام دهر خورد خون که گوهری تا چون صدف بیاورد او لعل شاهوار گرگ اجل فسوس که اندر کین راه یوسف ربود و قافله سالار بیقرار داس جفا برید درختی چه پر بها باد فنا ببرد گلی وه چه نابکار ای دوستان بجاست که از مرک بو الحسن گرییم خون و اشک بریزیم زار زار نزار من اسف(واها)و ارخه 1365 «مضی ابو الحسن المهدی فی النجف»"