خلاصه ماشینی:
"بیانات حضرت آقای شیخ بهاء الدین محلاتی در شیراز در کار نباشد اثرش که سوزاندن است از اوجدا نمیگردد:برای اینکه مجبور بسوزاندن است و نمیشود گفت آتش میتواند بسوزاند زیرا اگر قدرت و توانائی داشت باید اختیار هم داشته گامی که بخواهد بسوزاند و هنگامیکه نخواهد از اینجا است که گفتهاند«جدا شدن (بطوریکه شد سوزندگی آتش)از علت تام موجب در این مدتی که تری و مانند آن مانعش نباشد) ؟؟؟بر این اگر پدید و سازندهء جهان ؟؟؟کارش مجبور باشد؛یکی از دو حرف زیر ؟؟؟میآید و هرکدام هم باطل است 1-همیشگی بودن تمام هیشتها 2-تازه بوجود آمدن آفریننده جهان.
چرا؟برای اینکه وقتی فاعل مجبور شد هیچگاه کارش از خودش جدا نمیشود؛پس اگر بگوئید مبدء همیشه بوده باید بگویند فعلش هم(که تمام مخلوقات باشند)نیز همیشگی است(در صورتی که از ظاهر کلمات مادیین پیدا است که جهان حادث است و تازه پیدا شده)پس همیشگی مخلوقات باطل؛و هرگاه بگویند این حادث است(همانطور که میگویند)پس باید فاعل مجبور آنهم(بفرض خودشان)حادث باشد (در حالیکه خودشان میگویند مبدء اصلی جهان ازلی است)پس حادث بودن مبدء عالم هم باطل بنابراین پدیدارنده موجودات در کارش اختیار دارد و مجبور نیست."