خلاصه ماشینی:
"چنین نیست؟خوب حالا دقت کنید شما نیست باین شخص که در آتیه بخیال،صاحب جاهی خواهد شد اینطور رفتار میکنید در صورتیکه احتمال های بزرگی در بی هست که امید شما بیاس مبدل گردد و اهم آن چهار احتمال است: یکی آنکه این شخص در اثر پیشآمدهای روزگار که جنبه مخالف داشته باشند نایل نشود.
همه گفتند:بلی چنین است پس از آن مرد موحد اشکی را که از گوشه چشمش جاری شده بود با دستمال پاک کرده قیافهء نورانیش را بآسمان کرد و چند دقیقه بحالت جذبه و تفکر افتاد سپس رو بطرف جمیعت کرده گفت: «پناه بخدا میبرم ای مردم خام و بیفکر،پناه بخدا میبرم شما در حق یکی از مخلوقات خداوند باحتمال اینکه روزی بمقامی خواهید رسید و شما را فوائدی ناچیز خواهد رسانید با اینحال که موانعی بزرک در راه این احتمال موجود است چنین میکنید ولی آیا گمانتان دربارهء پروردگار بخشنده مهربان اینطور است."