خلاصه ماشینی:
"تاریخ و سرگذشت این دعوت نیز ثابت میکند که با کمال صراحت بیان مینماید که صاحب آن از روی صدق و اخلاق قیام بآن کرده و مردم را باسلام دعوت ننموده مگر آنکه خود او کاملا معتقد بآن بوده به صدق رسالت خود ایمان داشته است و از روی تعین ثابت معتقد بوده که خداوند او را برای دعوت مردم فرستاده است و اگر این ایمان و اعتقاد را نداشت ممکن نبود در برابر آنهمه رنج و سختی و انواع زجر و عذاب مقاومت کند بالخصوص که همه کس می داند این شخص پیش از اظهار دعوت مورد احترام مرده مکه و بلکه همه کس بود و مردم او را دوست میداشتند و احترام میگذارند و بواسطه گشایشی که بر اثر ازدواج با خدیجه و دادوستد کردن با اموال او در زندگانیش روی داده بود با کمال خوشی بسر میبرد ولی پس از اظهار دعوت مردم مکه همه با او دشمن شدند و انواع عذابها را بر او روا داشتند و اهانتش کردند و این دشمنی و ضدیت بجائی رسید که نسبت به بنی هاشم نیز خشمگین شدند و بجرم اینکه قوم او هستند با آنها قطع روابط نموده و پیمان بستند که از آنها زن بگیرند و بآنها زن ندهند و دادوستد ننمایند و در این موضوع نامهای نوشته و آنرا در جوف کعبه گذاردند و بر اثر این اقدام بنی هاشم ناچار شدند بکوهها پناهنده شوند و سه سال در شعب (ابی طالب)بسر بردند و گاهی پنهانی بمکه میآمدند و فقط کسانی که به دشمنی با (محمد ص)معروف بودند مانند ابی لهب و دیگران از اینموضوع مستثنی بودند."