خلاصه ماشینی:
"به طور کلی از دیدگاه شیعه، عرف و عقلا در جعل احکام نقش محوری ندارند، نه امور حقیقی را میتوانند عقلایی کنند و نه میتوانند به تولید و توزیع ارزشها پرداخته و اعتباریات حقوقی بیافرینند باید افزود در آن بخش از روابط اجتماعی مردم که فقه حکم الزامی ندارد عرفیشدن و بر اساس عقل نوعی عملکردن نه تنها مانعی ندارد بلکه امری رایج و پسندیده به شمار میرود که این غیر از عرفیشدن فقه است.
در این راستا، نویسنده کوشیده است اثبات کند در حقوق کیفری اسلام به فلسفه و اهداف مجازاتها توجه شده و پارهای از نهادها نیز بدین منظور تعبیه شده است هم چنین مجازاتها در جرایمی که تعدی به «حق الله» است مطلوبیت نفسی ندارد تا از منظر انتقامجویی به چرایی مجازاتها نگریسته شود."