خلاصه ماشینی:
"این دختر مدعی است که در اوقات هوشیاری هم بسا فرشتگان آسمان و ارواح نیکوکاران محشور میگردد و بسا وجود اینکه احتمالمیرود تمامی حرفهای او از روی و؟؟؟ و خیال صرف باشد؟؟؟چون نام کسانی را که آنها را ندیده و گوشزد او نشدهاند میبرد و احوال آنها تعریف میکند لهذا حقیقت حال ابن دختر حیرتآور و غریب بنظر میرسد و چیزی که بیشتر موجب تعجب میشود آنستکه در حال بیهوشی صدای یکنفر از وکلای دادگستری را که مدتها پیش از دنیا رفته از دهان(؟؟؟)شنیدند که با حالت دردناکی از عذاب خود در دوزخ شکایت مینماید و در جواب شخصی که از او چگونگی وضع دوزخ را پرسید گفت آتش و دود و خاک و ؟؟؟مجموعهء طبقاتی است که مرا احاطه مینماید."