چکیده:
نوشتار حاضر که به مقوله آزادی انسان از منظر قرآن، برهان و سنت پرداخته، تفاوت و تعدد معنا و مفهوم
وصف آزادی را تابع انسانشناختی اشخاص، جوامع و مکاتب گوناگون دانسته، تأثیر جهانبینی الهی و مادی،
باورها و ناباوریها در نگرش به آزادی را مورد بررسی قرار داده و حد آن را برای هر موجودی تابع خود او و
برای غیر ذات حق بویژه زندگی اجتماعی انسان، محدود برشمرده است.
طبیعت انسان را مغایر با فطرت او، طغیانگر و خواهان آزادی مطلق و خداوند را تنها تعیینکننده
محدوده آزادی انسان در شوؤن گوناگون میداند. همچنین با استناد به قرآن، عقیده را امری علمی و منوط به
تحقق مبادی و مقدمات آن در نزد انسان و غیر قابل تحمیل و انسان را در پذیرش آن آزاد دانسته است.
جنگ و جهاد ابتدایی را موافق آزادی عقیده برای رفع موانع آزادی و رهایی فطرت اسیر شده بشر نه
تحمیل دین و عقیده، قلمداد کرد و حمایت قرآن از آزادی اندیشه و دعوت و تشویق به آن، در قالب امر به
تفکر، تعقل، تدبر و مانند آن را در بیش از سیصد آیه قرآن یادآور شده با استناد به قرآن، هدف از نزول آن را
همین امر برشمرد و رفتار اربابان کلیسا در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی را از ساحت قرآن کریم به دور و
یک فاجعه بزرگ انسانی دانست.
در بخشهای پایانی، کعبه به عنوان سمبل آزادی جامعه انسانی و انبیا، اولین آزادیخواهان جهان،
معرفی و آزادی برای انسان به عنوان یک امر ضروری و مورد نیاز و مقدمه حیات شایسته مادی و معنوی
او دانسته شده است و با اشاره به عوامل بردگی روح و عقل و علم انسان، عبودیت نسبت به ذات اقدس
خداوند، تنها عامل اوج و عروج انسان اعلام گردید.
خلاصه ماشینی:
"در نگاه آنان انسان، آزاد است که دین را بپذیرد یا نپذیرد و اگر نپذیرد هیچ ملامتی بر او نیست؛ زیرا هیچ حقیقتی را از دست نداده است، اما در مکتب وحی، این رهایی مطلق، به معنی بردگی است؛ زیرا چنین آزادی مطلقی برای انسان، معلول اسارت او در دست آرزوها و هوسها میباشد و او در واقع، از هوای درونیاش پیروی میکند: «افرایت من اتخذ الهه هواه» (1) یعنی: آیا دیدی آن کس را که هوس خود را بندگی کرد؟ باید عنایت داشت که اگر چه خداوند انسان را «تکوینا» آزاد آفریده است و او در انتخاب هیچ دینی مجبور نیست، ولی «تشریعا» موظف است که دین حق را که خواسته فطرت پاک و الهی اوست بپذیرد.
(2) توضیح مطلب اینکه اولین و اساسیترین حق انسانها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرت پاک انسانی سرچشمه میگیرد، فطرتی خدایی که تبدیلپذیر نیست: «فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله» (3) سران ستم و سردمداران کافر کشورهای غیرمسلمان، این حق را از مردم سلب کرده با شیوههای گوناگون و تبلیغات نادرست خود بر ضد حق، اجازه و فرصت تفکر و اندیشه صحیح را به آنان نمیدهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام نمیگذارند چراغ هدایت دین که خواسته فطرت همه انسانهاست به محدوده کشور شرک و کفر برسد و این کاری است که همه دشمنان بیمنطق انبیاء علیهمالسلام در طول تاریخ بشر انجام دادهاند."