خلاصه ماشینی:
"کجایی آقا معلم؟ هرروز دعا میکنم که بیایی و در مدرسه را بازکنی...
کلید مدرسه پیش توست!اگر بیایی،قفل یخزدهء مدرسه ما باز میشود،با بچهها برفها را پارو میکنیم و کلاس درس را با یک صلوات،گرما میبخشیم.
روستا،بیمدرسه و بیمعلم،خیلی سوتوکور است،خدا هرچه زودتر حالت را خوب کند!الان چهار ماه است که مریضی و مدرسه روستای ما بسته است.
انشاء الله حالت خوب شود.
خوب که شدی،مدرسه ما باز میشود،میآئیم سرکلاس و با ادب مینشینیم،درس میخوانیم،اذیت هم نمیکنیم..."