خلاصه ماشینی:
"خواب خوش لالاییهای دیگر مصطفی رحماندوست لالالالا گل چایی لولو از من چه میخواهی برو لولوی صحرایی از این بچه چه میخواهی که این بچه پدر داره دو خنجر بر کمر داره * لالالایی،لالالایی تو را میدم به ملایی تو را میدم که ملاشی1 نمیدم از سرم واشی در شمارههای پیش دیدیم که بیشتر لالاییهای قدیمی،حرفها،درددلها و خاطرهگوییهای مادران است برای فرزندان.
* علی دیدم،علی در خواب دیدم علی در مسجد و محراب دیدم علی دیدم سوار دلدلش بود چو قنبر در کنارش میدویدم (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی لالاییهای قدیم،جهت دریافت خطوط تعلیم و تربیت گذشته،کاری است دراز و شدتی که نه بضاعت علمی اندک من آن را میکشد و نه هدفی است که این صفحه در تعقیبش باشد.
این مقدمه را از آن جهت آوردم که جای خالی نوعی از لالاییها را در مجموعه لالاییهای قدیم یادآور شوم: طفیلی بودن طفل،مادران را از این مهم باز داشته است که طفلپروری و فرزندداری را یکی از اهداف مهم تربیتی خویش قرار دهند."