چکیده:
پدیده وحی به مثابه مبنا و مستند نبوت در ادیان ابراهیمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این میان
ماندگاری متن مقدس دین اسلام به پدیده وحی در این آیین آسمانی اهمیتی مضاعف بخشیده است. در این
زمینه دیدگاههای متعددی برای شناخت ماهیت این رابطه الوهی ـ بشری در حوزههای مختلف فرهنگ و
اندیشه اسلامی پدید آمده است. به علاوه برخی دیدگاههای دیگر در حوزههای معرفتی دیگر ادیان نیز در
فهم و تحلیل وحی قرآنی مؤثر بودهاند؛ از این روی بررسی تطبیقی این دیدگاهها در مسیر دستیابی به فهمی
جامع و دقیق از این پدیده ضروری مینماید. آن چه پیش روی دارید، گزارشی کوتاه از نظریات تفسیر و
تحلیل وحی است.
خلاصه ماشینی:
"البته میان دیدگاه گروههای مذکور تفاوتهای بسیاری وجود دارد که بیشتر به مسأله قدم یا حدوث کلام مربوط میشود؛ اما همگی در این مسأله اتفاق نظر دارند که آن چه پیامبر میشنیده است؛ از مقوله امواج صوتی طبیعی بوده که خداوند آنها را میآفریده است.
با این همه علامه طباطبایی این احتمال مشهور متکلمان را نفی نمیکند که خداوند کلام خود را در موجودات مادی به صورت امواج صوتی بیافریند؛ اما اطلاق کلام الهی بر القاء علم در ذهن مخاطب را نیز یکی از وجوه احتمالی بر میشمرد که در این صورت با توجه به ادغام تفکیکناپذیر مفاهیم و زبان در اذهان بشر، نظریه سومی پدید میآید که همان وحی به الفاظ ذهنی است.
بنابراین مضمون وحی، مجموعهای از حقایق درباره خداوند نیست؛ بلکه او از راه تأثیرگذاری در تاریخ به قلمرو و تجربه بشری راه مییابد، در واقع این خود عیسی و نه سخنان او و گزارشهای شاگردانش از آموزههایش است که وحی خداوند به شمار میرود؛ پس نه کتاب مقدس سخن خداوند است و نه الهیات مسیحی، دانش مبتنی بر سخن خداوند؛ بلکه کتاب مقدس تنها گزارشی از وحی الهی یا همان تجلی عیسوی است و الهیات مسیحی نیز تنها بیانگر کوششهای انسان برای شناخت معنا و اهمیت حوادث وحیانی به شمار میرود.
روشن و صریح خدا در مواجهه با پیامبران ابراهیمی در قالب حادثهای اصیل و غیر قابل انکار، زمینه مناسبتری ـ در مقایسه با ادیان طبیعی و وحدت وجودی ـ برای اطلاق واژه مفهوم تجربه بر آن فراهم آورده است؛ چرا که مواجهه او رابطهای کاملا شخصی و عینی و جزیی و زبانی پدید میآورد و نوعی آگاهی قطعی و تهی از شک و تردید بر جای میگذارد."