خلاصه ماشینی:
"هایزر در خاطرات خود،علت انقلاب و به قول ایشان بحران ایران را عدم سازگاری سیستم حکومتی شاه با تجدد طلبی و تلاش برای مدرنیزه کردن کشور میداند.
واسطهگری،رشدی سرطانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافت و پولهای هنگفتی از این راه ردوبدل شد تا خارجیهای ناآشنا به امور ایران بتوانند با مقامات سطح بالا که عامل اجرایی برنامههای جاه طلبانه شاه بودند،تماس برقرار کنند.
»22 (به تصویر صفحه مراجعه شود) عامل چهارم اختلاف نظر بین سردمداران امریکا بر سر ایران موجب شد که آنها بحران(انقلاب اسلامی)را کنترل نکنند و سرانجام انقلاب پیروز شد.
29 در نهایت باید گفت که عامل پیروزی انقلاب را نه در حقوق بشر کارتر،نه در مریضی شاه،نه در سیاست به اصطلاح مدرنیزاسیون سریع او،و نه در اختلافات میان سردمداران امریکا باید جستجو کرد؛ بلکه برای فهم و درک ماهیت انقلاب اسلامی باید به تاریخ خونبار تشیع مراجعه کرد؛چرا که انقلاب اسلامی،عصاره تمامی شکنجههای (به تصویر صفحه مراجعه شود) انبیاء و پیامبران خدا را در خود دارد و رنج زندانها و شهادتهای تمامی اوصیاء و پیشوایان دین را در خود فریاد میزند.
» (به تصویر صفحه مراجعه شود) نکته دیگری که در خاطرات اطرافیان شاه وجود دارد،این است که آنها برای تطهیر خود و پوشاندن شعف و زبونی خویش، دیگری را عامل پیروزی انقلاب قلمداد کردهاند.
38»از آنجا که در وابستگی به خارجیها شکی نیست و قرهباغی نیز به کرات این موضوع را مطرح کرده است،معلوم میشود که هدف امریکاییها،انگلیسیها و کشورهای غربی در درجهء اول ایجاد«رفرم»هایی با حفظ حاکمیت شاه و ابقاء رژیم سلطنتی بود و در درجه دوم به اصطلاح،میخواستند دست پیش بگیرند و جمهوری اعلام کنند."