خلاصه ماشینی:
"در خیابان آمدورفت ماشینها و مردم،چشم احمد را خیره میکرد.
احمد هم همراه مادرش به دبستان میرفت.
» این سطور به چشم اغلب معلمها و مادرها آشناست و شاید با دیدن اولین جمله بگویند: «اولین درس کتاب فارسی دوم دبستان با این جمله شروع میشود.
»و یا بعضی دیگر بگویند:«یادش بخیر،درس اولین روز دبستان.
»کمی که جلوتر برویم،یعنی چند درس بعد به قصهء معروف تصمیم کبری و کوکب خانم میرسیم.
همهء این دورس با لطافت و زبانی کودکانه پیام اخلاقی خود را به دانشآموز منتقل میکنند.
این کتاب با لطافت خاص سبک و نثر زمان خود پیامهای اخلاقی را به دانشآموزان منقل میکرد.
ماجرای کتاب،قصهء چند روز از کلاس و درس،و ارتباط بین به قول خودش«اطاق اولیهاست.
»و با اینکه نه نثر و نه محتوایی شبیه به کتابهای درسی این زمان دارد،اما با خواندن آن،خاطرهء درسهایی مثل اولین روز دبستان و کوکب خانم و تصمیم کبری را در ذهن،زنده میکند."