خلاصه ماشینی:
"حمزه اصفهانی در وجه تسمیه بردعه گوید:که آن معرب،بردهدار،است،زیرا بعضی از پادشاهان ایران ولایت بالادست ارمنستان را غارت کرده اسیرانی از آنجا آورده در این محل ساکن کردند و از اینجهت آنرا بردهدار گفتند در زمان یاقوت این شهر از عظمت پیشین خود افتاده و بخرابی گرائیده بوده است16 حمد لله مستوفی مینویسد:«بردع از اقلیم پنجم است اسکندر رومی ساخت قباد بن فیروز ساسانی تجدید عمارت آن کرد.
شهری خوش و مرتفع بود و در این معنی گفتهاند شعر: چند شهرست اندر ایران مرتفعتر از همه بهتر و سازندهتر از خوشی آبوهوا گنجه پر گنج در اران،صفاهان در عراق در خراسان مرو و طوس،در روم باشد اقسرا 22 باژگاه نام این شهر در کتاب حدود العالم آمده و مینویسد:باژگاه شهر کیست بر لب رود ارس نهاده و از وی ماهی خیزد23 مینورسکی مینویسد این شهر ممکن است همان جواد،باشد که در پائینتر از نقطه الحاق رود کور و ارس واقع شده است در اینجا مسافران از رود عبور کرده و از آنا باج یا عوارض عبور از پل میگرفتند24 شمکور-در شمال غربی گنجه بوده که خرابههای آن هنوز باقی است یاقوت مینویسد که:«شمکور به فتح شین قلعهای است در نواحی اران و بین آن و گنجه یک روز راه و ده فرسنگ است.
این شهر را بغاغلام معتصم خلیفه که والی ارمنستان و آذربایجان بود در سال 240 هجری آباد کرد و آنرا متوکلیه نامید»25 شروان-آن طرف رود کر(کور)در ساحل دریای خزر جاییکه سلسله (21)-معجم البلدان ج 2 ص 132 (22)-نزهة القلوب ص 105 (23)-حدود العالم من المشرق الی المغرب،به تصحیح دکتر ستوده ص 161 (24)- Minorsky."