خلاصه ماشینی:
"یادآوری در پایان این تحقیق شایسته و بجا میداند خوانندگان ارجمند را باین نکته توجه دهد که نویسنده این اثر نظرات دانشمندان و مورخان گذشته را که درباره سینتمان زرتشت پیمبر عالیقدر و بزرگوار ایران باستان و زمان ظهور او اظهارنظر کردهاند بطور کلی با دقت و ممارست کامل مطالعه و بررسی کرده است و اعلام این نظر که عصر اشو زرتشت در حدود ششهزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است،نظر نو و ابداعی و نو ظهور این بنده نویسنده نبوده است بلکه مورخان گذشته از پانصد سال پیش از میلاد مسیح چنین نظری را اعلام داشتهاند و این نظر سابقه دیرین دارد لیکن این بنده نویسنده بطوریکه ضمن این رساله گذشت این نظریه را بر مبانی دلائل و اسناد و مدارک و قرائن عملی به ثبوت رسانیده است.
جای تأسف و تعجب است که نویسندگان و محققان و خاورشناسان همه اقوال مورخان گذشته را دربست و بیکم و کاست میپذیرند و آنرا حجت میشمارند لیکن معلوم نیست برای چه و چرا در مورد عصر اشو زرتشت نوشته نویسندگان و دانشمندان و محققان و مورخان دوران باستان را بهیچوجه موردنظر و توجه قرار ندادهاند!!و آن را نادیده انگاشتهاند؟!اگر نظرات مورخان یونانی و رومی مورد تأیید است پس چرا در این یک مورد باید استثناءباشد؟!این مسأله را چگونه میتوان توجیه کرد که:مورخ و نویسندهء یونانی کزان توس که در حدود پانصد سال پیش از میلاد مسیح میزیسته و هم عصر کورش کبیر بوده میگوید عصر زرتشت ششهزار سال قبل از اوست ولی فلان مورخ متعصب بیگانه که در قرن بیستم زندگی میکند مدعی است که او نمیفهمد و زرتشت هم عصر داریوش کبیر بوده است؟؟!"