خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) زیر ذرهبین حمید گروگان آقای«چ»در دفتر مدرسه -خب،جناب مدیر!مدیر!از شورای دیروز چه خبر؟عکس العمل پدر و مادرها چی بود؟ مدیر:ای آقا...
هرچی بود و نبود ریختم روی داریه!ولی چه فایده؟ -آخه گفتن چی؟!
فکر میکنن منظور از مساعدت فقط مساعدت پولیه!هرچی هم خواستم براشون روشن کنم که بابا جون منظور فقط پول نیست؛ -بههم چشمک میزدن که:«خب این اولشه..
» -میخواستیم بهشون بگین تجهیز مدرسه به نفع بچههای خودتونه!پولش توی جیب مدیر و معلم که نمیره.
پدر و مادرها توی این خطها نیستن.
فکر میکنن تجهیز مدرسه، کار یک تومن و دو تومنه!دیگه از وضع مدرسه و اوضاع بودجه که خبر ندارن.
مدرسه 200 نفر دانشآموز داره!عجیبه ها!کسی هم نیست بهشون بگه توی شورا شرکت کردن که دیگه خرج نداره.
آقای«چ»در منزل عاطفه:بابا جان امروز خانم مدیر گفت فردا شورای اولیاست.
-همهء اینا رو میدونم خانم!ولی از جیب من که خبر داری.."