چکیده:
شخصیت یکی از مسائل برخی از رشتههای علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعهشناسی است. مهمترین
سؤال در این زمینه آن است که عوامل مؤثر بر شخصیت کدام است و سهم هر یک از آنها به چه میزان است.
برخی از اندیشمندان مسلمان فطرت را عاملی تأثیرگذار بر شخصیت میدانند. این مقاله در پی اثبات این
نکته است که همه انسانها از فطرت بهرهمندند، هرچند سهم هر یک از آن متفاوت است.
خلاصه ماشینی:
"اما اگر تمایلات فطری انسان را «صفات نوعی» بدانیم و در عین حال قائل به این باشیم که سهم افراد از این صفت، بنا به دلایل مختلف از جمله تفاوت عملکرد «اصلاب و ارحام» متفاوت است، در این صورت، مبحث شخصیت به مسأله شناسایی عوامل مؤثر در میزان دریافت سهم یا نصیب افراد از فطرت تحویل خواهد شد که از این حیث تقریبا مشابه مسألهای است که در علوم انسانی رایج در جست و جوی عوامل مؤثر در شخصیت مطرح ______________________________ 1.
از فواید ذکر شده برای فطرت که از برخی آیات قرآن استفاده میشود و مرحوم علامه طباطبایی نیز به آن اشاره نموده است (1) نوعی بودن فطرت استفاده میشود، اما این نوعی بودن با شدت و ضعف افراد مختلف منافاتی ندارد.
اگر فطرت شدت و ضعف دارد و این شدت و ضعف باعث ایجاد تفاوت در افراد میشود، چه عاملی این شدت و ضعف را موجب میشود؟ اگر عامل آن همان مؤلفههایی است که روانشناسان و جامعهشناسان در شکلگیری شخصیت انسان مؤثر میدانند، فطرت فی نفسه چگونه میتواند در شخصیت مؤثر باشد؟ شاید بتوان از نحوه اثر گذاری فطرت در شخصیت تبیینهای متفاوتی ارائه کرد که در اینجا به دو تبیین اشاره میشود: یک) همانگونه که گفته شد فطرت با اصل خلقت و وجود آدمی ارتباط دارد؛ زیرا فطرت نحوه وجود انسان است.
اگر این گرایش در همه افراد به یک اندازه وجود داشته باشد، تأثیری که عوامل محیطی در شدت و ضعف ظلم ستیزی و در نتیجه در شخصیت انسان دارند با حضور فطرت متفاوت خواهد بود."